دوره و شماره: دوره 15، شماره 2 - شماره پیاپی 30، اسفند 1404 

نقش رسانه های داخلی در مشروعیت ‌بخشی به کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر اقتدار در سیاست خارجی براساس نظریه تزریق مستقیم

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51570.2940

مجید احمدی

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رسانه‌های داخلی در مشروعیت‌بخشی به کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اقتدار در سیاست خارجی و با اتکاء به نظریه تزریق مستقیم انجام شده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که رسانه‌های رسمی چگونه با بازنمایی مؤلفه‌های اقتدار در سیاست خارجی، در فرآیند مشروعیت‌بخشی به کارآمدی نظام ایفای نقش می‌کنند؟ فرضیه پژوهش نیز بر این مبنا استوار است که رسانه‌ها از طریق تکرار و برجسته‌سازی گفتمان قدرت و دیپلماسی مقاومت، در راستای تقویت مشروعیت عملکردی نظام جمهوری اسلامی عمل می‌کنند. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است. جامعه آماری شامل کلیه اخبار منتشرشده در رسانه‌های داخلی درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. نمونه آماری به‌صورت هدفمند انتخاب و شامل ۳۰ خبر از خبرگزاری‌های رسمی مانند ایسنا، فارس، مهر، تسنیم، تابناک و مشرق است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد رسانه‌ها با تمرکز بر مضمون‌هایی چون اقتدار امنیتی، نفوذ منطقه‌ای، دیپلماسی عزتمند و مردم‌پایه بودن قدرت، تصویری کارآمد از نظام در عرصه سیاست خارجی ترسیم می‌کنند و از این رهگذر، در قالب الگوی نظریه تزریق مستقیم، نقش مؤثری در تقویت مشروعیت سیاسی ایفا می‌نمایند.

بررسی نقش رسانه ها در شفافیت نهادی( مطالعه موردی شهرداری در ایران)

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51505.2938

سعید احمدی؛ مجتبی همتی؛ پونه طبیب زاده

چکیده این پژوهش به بررسی شفافیت و نظارت در معاملات شهرداری‌ درایران و تعیین الزامات رسانه‌ای مرتبط می‌پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که وضعیت شفافیت و نظارت در معاملات شهرداری‌ در ایران چگونه است و رسانه ‌ها چگونه می توانند در بهبود آن نقش آفرینی کنند؟ فرضیه تحقیق بیان می‌دارد که با وجود چارچوب‌ های قانونی موجود، کاستی های اجرایی و نظارتی منجر به کاهش شفافیت در معاملات شهرداری‌ ها شده و رسانه ‌ها می‌توانند با ایفای نقش نظارتی خود، به بهبود این وضعیت کمک کنند. روش پژوهش کیفی بوده و از مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای قوانین و مقررات، بررسی گزارش های رسانه‌ای و مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با خبرگان حوزه شهری استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که علی‌رغم وجود قوانین مرتبط با شفافیت مالی و معاملات شهرداری، چالشهایی مانند ضعف در اجرای مقررات، ناکارآمدی سازوکارهای نظارتی و محدودیت ‌های فناوری اطلاعات، مانع از تحقق شفافیت مطلوب شده است. همچنین، رسانه‌ ها با افشاگری تخلفات و اطلاع‌رسانی به موقع می‌توانند نقش مؤثری در افزایش شفافیت و پاسخگویی مدیران شهری ایفا کنند.

بررسی ترجمه عناصر فرهنگی دفاع مقدس در زیرنویس انگلیسی فیلم تنگه ابوقریب بر اساس مدل پدرسن (2011)

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51250.2927

علی اکبر ارجمند راد؛ منا سقایتی

چکیده پژوهش پیش رو به بررسی راهبردهای ترجمه در زیرنویس انگلیسی فیلم تنگه ابوقریب بر اساس مدل پدرسن (2011) پرداخته است. در ابتدا، عناصر فرهنگی موجود در فیلم، با استفاده از مدل نیومارک (2010) شناسایی و سپس بر اساس مدل پدرسن تحلیل و توصیف شدند. هدف اصلی این پژوهش، برآورد فراوانی و نوع راهبردهای به‌کاررفته در ترجمه و تعیین رویکرد مبدأمحور یا مقصدمحور درزیرنویس فیلم بوده است. نتایج نشان داد که مترجم در فرآیند ترجمه، عمدتاً رویکردی مبدأمحور اتخاذ کرده است. به‌طوری‌که از مجموع راهبردهای به‌کاررفته، ۴۹.5 درصد مبدأمحور بوده است. این امر نشان‌دهنده تلاش مترجم برای انتقال دقیق مفاهیم و عناصر فرهنگی متن اصلی است. از سوی دیگر، راهبردهای مقصدمحور تنها ۲۷.۹ درصد را تشکیل داده‌اند که بیانگر اولویت حفظ اصالت متن اصلی نسبت به تطبیق مفاهیم با فرهنگ مخاطب مقصد است. یعلاوه، ۲۲.۶ درصد از اقلام فرهنگی با استفاده از معادل‌های رسمی ترجمه شده‌اند، که نشان‌دهنده توجه مترجم به دقت و پذیرش ترجمه توسط مخاطب زبان مقصد است. این نتایج نشان می‌دهد که ترجمه زیرنویس فیلم تنگه ابوقریب، با توجه به محتوای تاریخی و فرهنگی خاص آن، رویکردی متعادل داشته است؛ به‌گونه‌ای که ضمن حفظ وفاداری به متن اصلی، تلاش شده تا برای مخاطب مقصد نیز قابل‌درک باشد.

بررسی تاثیر ویژگی‌های شخصیتی بر پروفایل کاربران دختراینستاگرام (مطالعه موردی؛ دختران مراجعه کننده به برخی مراکز روانشناختی شهر قم)

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.45311.2731

فاطمه امانی همدانی؛ عباس حبیب زاده

چکیده امروزه شبکه‌های اجتماعی بخش قابل توجهی از زمان افراد را به خود اختصاص داده‌اند و مطالعه رفتار کاربران در این فضا برای پیشگیری از آسیب‌های احتمالی ضروری است. بر این اساس،پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان ویژگی‌های شخصیتی و نحوه خودافشایی کاربران دختر در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شد. جامعه آماری شامل دختران مجرد ۲۰ تا ۲۴ ساله مراجعه‌کننده به مراکز روان‌شناختی شهر قم بود که از میان آن‌ها ۱۷۰ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه استاندارد شخصیت نئو (فرم کوتاه) بود و داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج نشان داد میان پنج ویژگی شخصیتی روان‌آزرده‌گرایی، گشودگی، موافق‌بودن، برون‌گرایی و باوجدان‌بودن با میزان خودافشایی از طریق نام و عکس در پروفایل اینستاگرام رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین سه ویژگی روان‌آزرده‌گرایی، گشودگی و موافق‌بودن با خودافشایی در بخش بیو نیز رابطه‌ای معنادار نشان ندادند. در مقابل، دو ویژگی شخصیتی برون‌گرایی و باوجدان‌بودن با خودافشایی در بیو رابطه مثبت و معناداری داشتند. به بیان دیگر، افرادی که دارای سطح بالاتری از برون‌گرایی و وجدان‌گرایی بودند، تمایل بیشتری به معرفی خود از طریق بیو در اینستاگرام داشتند. این یافته‌ها اهمیت ویژگی‌های شخصیتی در نحوه تعامل افراد در شبکه‌های اجتماعی را نشان می‌دهد

تأثیر فنون تبلیغاتی بر افکار عمومی مطالعه موردی تبلیغات انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.50895.2921

اصغر بیات؛ علی عرفانی فر

چکیده این مقاله به بررسی تأثیر تبلیغات انتخاباتی بر فرآیند تصمیم‌گیری سیاسی در جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. مسئله اصلی این پژوهش، تحلیل فنون مختلف تبلیغاتی است که در طول تاریخ انتخابات ایران به کار گرفته شده‌اند و تأثیر آن‌ها بر افکار عمومی و نتایج انتخابات را بررسی می‌کند. سؤال اصلی این است که چگونه فنون تبلیغاتی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 ایران به‌کار گرفته شدند و چه تأثیری بر افکار عمومی داشتند؟ روش پژوهش ترکیبی از روش‌های کیفی و کمی است که شامل تحلیل محتوای تبلیغات، مصاحبه با کارشناسان و رأی‌دهندگان، و پرسشنامه‌های استاندارد شده می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که فنون تبلیغاتی به‌عنوان ابزاری قدرتمند می‌توانند هم به صورت مثبت و هم منفی بر تصورات عمومی و نتایج انتخاباتی تأثیر بگذارند. پیشنهاد می‌شود که قوانین تبلیغاتی بازنگری شود و از فناوری‌های نوین برای بهبود ارتباط با رأی‌دهندگان استفاده گردد.

نقش استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی در رابطه عوامل استرس‌زای کاری با دلبستگی شغلی

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.49079.2866

مصطفی حیدری هراتمه

چکیده هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی در دلبستگی شغلی در نظر گرفته شد.
روش‌شناسی: با تکیه بر مدل تقاضا-منابع شغلی(JD-R) یک مدل تحقیقاتی برای بررسی نقش تعدیلکننده استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی کاری و غیرکاری در رابطه بین عوامل استرس‌زای کاری(استرس‌زای چالشی و استرس‌زای بازدارنده) و دلبستگی شغلی ایجاد گردید. مدل تحقیق با استفاده از 420 پاسخ معتبر جمع‌آوری شده از طریق پرسشنامه آنلاین در شرکت‌های دانش بنیان پارک علم و فناوری شیخ بهایی اصفهان مورد آزمون قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان ‌داد: عوامل استرس‌زای چالشی به طور مثبت با دلبستگی شغلی مرتبط هستند در حالی که عوامل استرس‌زای بازدارنده با دلبستگی شغلی ارتباط منفی دارند. همچنین رابطه بین عوامل استرس‌زای چالشی و دلبستگی شغلی یک اثر U شکل را تحت تاثیر تعدیلگر استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی کاری نشان می‌دهد، اما یک اثر U شکل معکوس را تحت تاثیر تعدیلگر استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی غیرکاری نشان می‌دهد
نتیجه‌گیری: کارکنان تحت استرس بازدارنده ممکن است به سطح نسبتا بالاتری از استفاده از رسانه‌های اجتماعی سازمانی غیرکاری نسبت به کارکنان تحت استرس چالشی برای رسیدن به دلبستگی شغلی بهینه نیاز داشته باشند.

بازی‌های رایانه‌ای به‌مثابه متن فرهنگی: تحلیل بازنمایی هویت در روایت‌های تعاملی

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51170.2932

علی رازی‌زاده

چکیده پژوهش حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی هویت‌های فرهنگی در روایت‌های تعاملی بازی‌های رایانه‌ای می‌پردازد. مسئله‌ی اصلی تحقیق آن است که روایت‌های تعاملی چگونه از طریق سازوکار انتخاب، تصمیم و عاملیت کاربر، به بازتولید یا دگرگونی هویت‌های فرهنگی منجر می‌شوند. هدف پژوهش، تبیین رابطه میان روایت تعاملی، عاملیت و بازنمایی فرهنگی در بازی‌ها و شناسایی مؤلفه‌های اصلی این بازنمایی است. روش پژوهش کیفی و تفسیری است و با بهره‌گیری از تحلیل محتوای فرهنگی و نشانه‌شناسی روایی انجام شده است. داده‌ها از طریق مشاهده تحلیلی و بازی‌گردی نظام‌مند در ۳۰ بازی منتخب گردآوری و با روش مثلث‌سازی درون‌متنی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان می‌دهد که هرچه میزان تعاملی‌بودن روایت و آزادی انتخاب کاربر افزایش یابد، بازنمایی فرهنگی از حالت ایستا به پویایی چندلایه تبدیل می‌شود. بازی‌های دارای ساختارهای چندمسیره و تصمیم‌محور امکان بازنمایی متکثر و انتقادی‌تری از فرهنگ‌ها را فراهم می‌آورند، در حالی که بازی‌های خطی‌تر غالباً بازنمایی‌هایی کلیشه‌ای و تقلیل‌یافته ارائه می‌دهند. نتایج نهایی تأکید دارد که بازی‌های رایانه‌ای باید به‌عنوان فضاهای فرهنگی پویا در نظر گرفته شوند که در آن معنا و هویت در فرایند تعامل و انتخاب شکل می‌گیرد. این پژوهش بر ضرورت توجه به حساسیت‌های فرهنگی در طراحی بازی‌ها و توسعه‌ی مطالعات میان‌رشته‌ای در این حوزه تأکید می‌کند.

ساخت و اعتباریابی بسته آموزشی سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.48983.2878

فریدون رمضانی؛ بهمن کرد تمینی؛ فرهاد کهرازئی؛ علی عرب

چکیده مقدمه: در این مقاله بسته آموزشی سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی مبتنی بر فرهنگ که برای نخستین بار در ایران طراحی و اعتباریابی شده معرفی شده است.

روش پژوهش: پیمایشی و کاربردی، در زمره مطالعات روانسنجی است. محتوای بسته آموزشی سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی بر اساس نظر صاحب نظران در قالب دستور عمل هشت جلسه ی آموزشی-تبیینی طراحی، اعتباریابی و معرفی شده است. جامعه آماری و نمونه پژوهش در بخش اول منابع مرتبط و در بخش دوم 12صاحب نظر بودند.

یافته ها: روایی محتوایی این بسته آموزشی در مقوله مرتبط بودن87.51، در وضوح 79.17، در سادگی79.16 و در کل81.95 و قابل قبول می باشد. نسبت روایی محتوایی این بسته آموزشی0.92و ضریب شاخص اهمیت آن نیز92.8به دست آمد.

بحث و نتیجه گیری: بسته آموزشی مبتنی با رویکرد تبیینی و تسهیل گرانه از اعتبار محتوایی قابل‌قبولی برخوردار است. آموزش این بسته آموزشی و مداخله ای در راستای مقابله با تهدیدات شناختی و ترکیبی رسانه ای و پیشگیری از آسیب های رسانه ای در گروه های مختلف به ویژه نوجوانان پیشنهاد می شود و انتظار می رود با ارتقای دانش و فرهنگ کاربری رسانه و فضای مجازی نقش موثری در کاهش آسیب پذیری از تهدیدات رسانه ای داشته باشد.

شیوه‌های پرداخت به موضوعات حساس در صداوسیمای مرکز کردستان

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51148.2925

جلیل سحابی؛ مجتبی جهانگردی؛ جمیل مفاخری باشماق؛ جلیل سحابی

چکیده هدف اصلی این پژوهش فهم مفاهیم حساس در کردستان و در فضای رسانه‌ای مناطق کردنشین با تاکید بر استان کردستان بوده است و به همین دلیل برای فهم بهتر موضوع از روش دلفی کیفی و کمی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق متخصصین فعال در حوزه‌های علوم انسانی در استان کردستان و آشنا با شرایط این استان بوده‌اند. در بخش کیفی 23 نفر پاسخگوی سوالات بوده‌اند و در بخش کمی 38 نفر به سوالات بسته پاسخ داده‌اند. کلیت فرآیند نشان دهنده تاثیر تفاوت فرهنگی، قومی، مذهبی، فرودستی و عدم وجود رسانه آزاد بر واکنش به فعالیت رسانه‌ها است و در این راستا رسانه‌ها باید تفاوت‌های فرهنگی و حساسیت‌های فرهنگی گروه‌های مختلف را بشناسند و سعی نمایند در تقابل و تفاوت بین فرودست و فرادست بی‌طرفی خود را حفظ کنند. همچنین داشتن رویکرد حداکثری در جذب مخاطب می‌تواند کمک‌کننده در تفاهم اجتماعی و ملی باشد.

چالش‌ها و راهکارهای ارتقاء مرجعیت فیلم‌های ایرانی در جشنواره فیلم فجر: مرور نظام‌مند ادبیات

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51994.2960

علی سعیدا؛ مهدی عبدالحمید؛ محمد عبدالحسین زاده

چکیده هدف این پژوهش شناسایی چالش‌ها و راهکارهای ارتقاء مرجعیت فیلم‌های ایرانی شرکت‌کننده در جشنواره‌ها با تمرکز ویژه بر جشنواره فیلم فجر است. این پژوهش با استفاده از روش مرور نظام‌مند ادبیات و تحلیل 58 مقاله منتخب از میان 136 مقاله اولیه، چالش‌های موجود در مسیر مرجعیت‌یابی فیلم‌ها را در هفت حوزه اصلی شناسایی کرده است (1)، کمبود استفاده از فناوری‌های نوین مانند پلتفرم‌های دیجیتال و آنلاین که مانع از دیده شدن فیلم‌های ایرانی در سطح جهانی می‌شود؛ (2)، مشکلات فنی و اجرایی در فرآیند انتخاب و ارزیابی فیلم‌ها که موجب کاهش کیفیت انتخاب فیلم‌ها و محدودیت‌های فرصت‌های رقابتی می‌گردد؛ (3)، ضعف در استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات ؛ (4)، رقابت با جشنواره‌های معتبر جهانی که باعث فشار برای جشنواره فیلم فجر و محدودیت‌هایی در رقابت فیلم‌ها می‌شود؛ (5)، موانع زمینه ای؛ (6)، مشکلات ساختاری و مدیریتی همچون وابستگی به نهادهای دولتی و کمبود هماهنگی بین بخش‌ها که بر فرآیند انتخاب و حمایت از فیلم‌ها تأثیر منفی می‌گذارد؛ و (7)، چالش‌های داوری مانند نبود معیارهای استاندارد و سلیقه‌ای بودن ارزیابی‌ها. یافته‌ها نشان می‌دهد که بهبود مرجعیت فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌ها نیازمند بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها، استفاده از فناوری‌های نوین، توسعه استراتژی‌های بازاریابی و بهبود فرآیندهای مدیریتی است

نقش رسانه‌های خبری در بازسازی گفتمان‌های سیاسی خاورمیانه با تأکید بر ژئوپلیتیک ایران (۲۰۱۱–۲۰۲۵)

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51753.2954

سجاد کمری

چکیده این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ و رسانه در بازسازی گفتمانهای سیاسی خاورمیانه با تأکید ویژه بر ژئوپلتیک جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. مسأله اصلی تحقیق آن است که چگونه قدرتهای منطقه‌ای، بویژه ایران، از ابزارهای فرهنگی و رسانه‌ای برای بازنمایی خود و تضعیف گفتمان رقیب بهره می‌برند. پرسش محوری مقاله این است: فرهنگ و رسانه چگونه در ساخت، تثبیت یا تغییر گفتمانهای سیاسی در خاورمیانه عمل می‌کنند و ایران چگونه از این ظرفیتها در جهت تقویت جایگاه منطقه‌ای خود استفاده کرده است؟ فرضیه تحقیق بر آن است که ایران از طریق مؤلفه‌های فرهنگی-هویتی و بهره‌گیری هدفمند از رسانه ‌های همسو، توانسته گفتمان خاصی را حول مقاومت، استقلال و عدالت بازتولید کند که به مثابه ابزاری در جهت نفوذ نرم در منطقه عمل می‌کند. پژوهش حاضر با رویکرد تفسیری، روش کیفی و با استفاده از تحلیل تماتیک گفتمانی، محتوای هدفمند ۳۰ رسانه منتخب (۱۵ رسانه همسو با ایران و ۱۵ رسانه رقیب یا غیرهمسو)، شامل شبکه‌هایی چون پرس‌تی‌وی، العالم، العربیه، الجزیره، بی‌بی‌سی و اسکای‌نیوز، در بازه زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۵، را بررسی کرده است.

رسانه‌ های ایرانی و ترویج سیاستهای اقتصاد مقاومتی: تحلیل بازنمایی رسانه‌ای در حمایت از اقتصاد ملی

https://doi.org/10.30465/ismc.2025.51388.2933

سید علی مرتضوی امامی زواره؛ حسین روحانی

چکیده این تحقیق به بررسی نحوه بازنمایی سیاستهای اقتصادی مقاومتی در رسانه‌های ایرانی و تأثیر آن‌ها بر نگرش‌های عمومی نسبت به اقتصاد ملی می‌پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که چگونه رسانه‌ ها از ابزارهای زبانی و تصویری برای شکل‌دهی به درک مخاطبان از این سیاست ها استفاده می‌کنند. فرضیه تحقیق این است که رسانه‌های ایرانی با بازنمایی مثبت از سیاستهای اقتصادی مقاومتی، درصدد ایجاد یا تغییر نگرش عمومی به نفع اقتصاد ملی بوده اند. برای پاسخ به این سؤال، تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده است و داده‌ها از مطالب منتشرشده در ۱۵ رسانه معتبر ایرانی طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ جمع‌آوری شده‌اند. جامعه آماری شامل تمامی رسانه‌هایی است که به تحلیل سیاستهای اقتصادی مقاومتی پرداخته‌اند و نمونه آماری از بین رسانه‌هایی همچون مهر نیوز، دنیای اقتصاد و مشرق نیوز انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که رسانه‌ها با استفاده از مفاهیم ملی‌گرایانه و تأکید بر مقاومت در برابر تحریم‌ها، در تلاش بوده اند تا با تکیه بر این تیترها، مقالات و تحلیل‌ها، حمایت عمومی از سیاستهای اقتصادی مقاومتی را جلب کنند. این بازنمایی‌ها به‌طور آشکار به ‌دنبال تقویت اهمیت تولید داخلی و خودکفایی در ذهن مخاطبان بوده اند.