احسان آقابابایی؛ جمال محمدی
چکیده
این مقاله میکوشد تلاش سوژۀ ایرانی برای بازنمایی/ برساختِ فردیتِ خویش در فضای مجازی را مطالعه کند. برای انجام این کار، بهمنظور فهم چگونگی تولد و رشد سوژۀ ایرانی، نخست شرحی موجز از تولد سوژۀ مدرن و سیر دگردیسی مفهومی و انضمامی آن، بهویژه در مدرنیتۀ متأخر، بهدست داده است؛ سپس با اتکا بر تحلیل نشانهشناختی تصاویر بازنمودشده در ...
بیشتر
این مقاله میکوشد تلاش سوژۀ ایرانی برای بازنمایی/ برساختِ فردیتِ خویش در فضای مجازی را مطالعه کند. برای انجام این کار، بهمنظور فهم چگونگی تولد و رشد سوژۀ ایرانی، نخست شرحی موجز از تولد سوژۀ مدرن و سیر دگردیسی مفهومی و انضمامی آن، بهویژه در مدرنیتۀ متأخر، بهدست داده است؛ سپس با اتکا بر تحلیل نشانهشناختی تصاویر بازنمودشده در فضای مجازی سویههای گوناگون تجلی سوژگی ایرانی را مطالعه کرده است. نتایج نشان میدهد که سوژۀ ایرانی در تلاش برای تحقق فردیت خویش در روزگار حاضر درست در کشاکش رودررویی با همان ریسکها، بیمها و تلاطمهایی است که زندگی روزمرۀ او را دستخوش چندپارگی، نوسان، بیمزدگی و تعارض کردهاند. این سوژه بهرغم آنکه قدرت انتخاب بیشتری در زندگی روزمره پیدا کرده است، در مواجهه با مناسک، شعایر، فضاهای جمعی و دیگریِ فربه تواناش برای شکوفایی خویشتن تحلیل رفته است. سترونشدن زندگی روزمره در وضعیت واقعی جامعۀ ایران و تلاش سوژهها برای احیای آن در جهان مجازی به خلق شکلی از زندگی انجامیده است که از دل آن سوژههایی سرخورده، ازهم-گسیخته، تسلیمِ به دیگری، محوشده در مناسک و واپسرفته به کودکی سر بر آوردهاند.
رضا تسلیمی تهرانی
چکیده
در دوران همه گیری کرونا، امکان برگزاری آیین های عزاداری به نحو عمومی و جمعی وجود ندارد. از اینرو، مسئله اصلی پژوهش حاضر مطالعه شیوه انجام عزاداری در بین بازماندگان طبقه متوسط جدید ایرانی و توصیف و تحلیل ویژگی ها و تحولات رخ داده در آنها است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، مقالهی حاضر با استفاده از روش های نتنوگرافی، اسنادی، مشاهده ...
بیشتر
در دوران همه گیری کرونا، امکان برگزاری آیین های عزاداری به نحو عمومی و جمعی وجود ندارد. از اینرو، مسئله اصلی پژوهش حاضر مطالعه شیوه انجام عزاداری در بین بازماندگان طبقه متوسط جدید ایرانی و توصیف و تحلیل ویژگی ها و تحولات رخ داده در آنها است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، مقالهی حاضر با استفاده از روش های نتنوگرافی، اسنادی، مشاهده و مصاحبه در بازهی زمانی اسفند 1398 تا دی 1399 به مطالعه نحوه انجام عزاداری می پردازد.بر اساس یافته های این پژوهش، عزاداری در بین اعضای طبقه متوسط جدید از اشکال گوناگونی برخوردار شده و از جمله در رسانه های اجتماعی به شیوه های مختلف برگزار شده است. محورهای اصلی تغییرات رخ داده عبارتند از:. 1- مجازی شدن 2- فردی شدن 3- شخصی شدن 4- تصویری شدن 5- جنسیت زدایی شدن 6- دنیوی شدن (فردی شدن دین) 7- تجاری شدن. در توضیح چرایی بروز این ویژگی ها و تغییرات صورت گرفته می توان به تحولات ایجاد شده در سبک زندگی و جهان بینی بازماندگان طبقه متوسط جدید اشاره کرد و در بین این ویژگی ها و خصوصیات سبک زندگی اعضای این طبقه تناظرات و همخوانی هایی را مشاهده نمود.
علی اکبر رزمجو؛ محمدعلی هرمزی زاده؛ محسن حسنوند
چکیده
سازمان صدا و سیما همانند همه رسانهها در دهه آینده با چالشهای مختلفی از جمله بقا و رقابت در جامعه جهانی رسانهای مواجه خواهد شد. در چنین سازمانی بار اصلی حیات سازمانی بر عهده نیروی انسانی متخصص قرار دارد که از شایستگی خلق، تبدیل ، بکارگیری و به اشتراک گذاری دانش تخصصی و سازمانی برخوردار است، اما مسالهای که وجود دارد این است ...
بیشتر
سازمان صدا و سیما همانند همه رسانهها در دهه آینده با چالشهای مختلفی از جمله بقا و رقابت در جامعه جهانی رسانهای مواجه خواهد شد. در چنین سازمانی بار اصلی حیات سازمانی بر عهده نیروی انسانی متخصص قرار دارد که از شایستگی خلق، تبدیل ، بکارگیری و به اشتراک گذاری دانش تخصصی و سازمانی برخوردار است، اما مسالهای که وجود دارد این است که فرآیند مدیریت دانش در سازمان صدا و سیما در وضعیت مناسبی قرار ندارد در راستای حل مساله مذکور هدف این پژوهش شناسایی راهکارهای بکارگیری رسانههای اجتماعی در بهبود فرآیند مدیریت دانش سازمان صدا و سیما است. از رسانههای اجتماعی، شبکههای اجتماعی و ویکیها و از فرآیندهای مدیریت دانش، اشتراکگذاری و بکارگیری دانش با توجه به اهمیت انها بررسی شدهاند. در این مسیر پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق، جهت جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید و پس از آن در محیط رسانه ملی و با حضور 20 تن از نخبگان دانشگاهی و خبرگان رسانهای با انجام سه دور روش دلفی 30 راهکارشناسایی شد که به سه دسته راهکارهای مدیریتی، انگیزشی و ابزاری تقسیم می شوند.
فاطمه خدابخشی؛ مجتبی امیری؛ طاهر روشندل اربطانی؛ الهه کولایی
چکیده
دنیای امروز مطبوعات همزمان در رقابت با رسانه های مختلف ، هنوز جایگاه خود را از دست نداده اند و می توانند به وظایف ذاتی شان از جمله در جهت آگاهی بخشی بپردازند. همچنین با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت کشور می باشند واهمیت نقش بانوان در توسعه جوامع و پایین بودن نرخ شاخص بین المللی توسعه زنان انجام مطالعه در این زمینه ضروری به نظر می رسد. ...
بیشتر
دنیای امروز مطبوعات همزمان در رقابت با رسانه های مختلف ، هنوز جایگاه خود را از دست نداده اند و می توانند به وظایف ذاتی شان از جمله در جهت آگاهی بخشی بپردازند. همچنین با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت کشور می باشند واهمیت نقش بانوان در توسعه جوامع و پایین بودن نرخ شاخص بین المللی توسعه زنان انجام مطالعه در این زمینه ضروری به نظر می رسد. این تحقیق در حوزه سیاستگذاری رسانه مکتوب )مطبوعات( تلاش نموده که در راستای موضوع اصلی تحقیق الگویی با تاکید برتوسعه انسانی زنان ارائه دهد . در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و نظریه برپایه کالسیک )گلیزر( استفاده شده است. به این منظور با 13نفر از متخصصان و صاحبنظران در زمینه های سیاستگذاری و مطبوعات و زنان که بصورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته بعمل آمد . براساس تحلیل داده های بدست آمده از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و مدل بدست آمده از تحقیق، مقوله های اشباع شده عبارتند از: قوانین و سیاستها، نهادسازی، مدیریت و رهبری، فرهنگ سازی و درونی کردن ارزش ها، اقدامات محتوایی و آینده نگری.
سمیه رسولی؛ سیدحسن حسینی
چکیده
بیش از دو دهه است که روانشناسان و جامعهشناسان درباره آسیبهای رسانههای نوین اجتماعی هشدار میدهند. در دهه اخیر، تحقیقات عصبشناختی نیز به کمک این حوزه آمده است تا بنیادی تجربی برای این مدعا فراهم آورد. (زمینه پژوهش). در این مطالعهی توصیفی، قصد داریم ابعاد عصبشناختی آسیبهای رسانههای اجتماعی را واکاوی کنیم (روش کار). سه بخش ...
بیشتر
بیش از دو دهه است که روانشناسان و جامعهشناسان درباره آسیبهای رسانههای نوین اجتماعی هشدار میدهند. در دهه اخیر، تحقیقات عصبشناختی نیز به کمک این حوزه آمده است تا بنیادی تجربی برای این مدعا فراهم آورد. (زمینه پژوهش). در این مطالعهی توصیفی، قصد داریم ابعاد عصبشناختی آسیبهای رسانههای اجتماعی را واکاوی کنیم (روش کار). سه بخش مغز یعنی «شبکه شناخت اجتماعی»، «شبکه شناخت خود مرجع» و «شبکه پاداش»، در گرایش افراد به رسانههای اجتماعی نقش اساسی دارند. مکانیسمهای پاداش که در رسانهها تعریف شده است و تغییرات عصبشناختی مغز در دوران نوجوانی، سبب فعالیت بیشتر این سه منطقه میشود و یک تقویت کننده مهم در استفاده روز افزون از رسانههای اجتماعی است. از سویی، تنهایی، افسردگی و ضعف حافظه از مهمترین آسیبهای رسانههای اجتماعی است که ریشه آن علاوه بر تغییرات عصبشناختی مغز در دوره نوجوانی، به تأثیر همسالان و چندوظیفهای بودن رسانههای اجتماعی نیز باز میگردد (یافتهها). در این مقاله پس از بررسی عصبشناختی برخی از مهمترین آسیبهای رسانههای اجتماعی، به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا پژوهشهای عصبشناختی از آسیبهای رسانههای اجتماعی حمایت میکنند یا خیر؟ در انتها یادآور میشویم که این تحقیقها با محدودیتهایی نیز همراه است اما اعتبار نتایج پژوهشهای این حوزه را مخدوش نمیسازد (نتیجهگیری).
عباسعلی رضایی؛ سولماز نوری
چکیده
اگر دنیای امروز را دنیای دیجیتال در نظر بگیریم، دور از ذهن نیست که سلول مرکزی این دنیا را اطلاعات بدانیم و همچنین خیلی به بیراهه نرفتهایم که یکی از مسائل مهم و کاربردی حوزه اطلاعات دیجیتالی را مسئله بازیابی اطلاعات قلمداد کنیم. همانطور که میدانیم بخشی از اطلاعات بهصورت تصاویر ارائه، و لذا ملاحظه میشود که ضرورت پرداختن به ...
بیشتر
اگر دنیای امروز را دنیای دیجیتال در نظر بگیریم، دور از ذهن نیست که سلول مرکزی این دنیا را اطلاعات بدانیم و همچنین خیلی به بیراهه نرفتهایم که یکی از مسائل مهم و کاربردی حوزه اطلاعات دیجیتالی را مسئله بازیابی اطلاعات قلمداد کنیم. همانطور که میدانیم بخشی از اطلاعات بهصورت تصاویر ارائه، و لذا ملاحظه میشود که ضرورت پرداختن به بازیابی تصاویر وجود دارد.بازیابی تصاویر میسر نمیشود مگر از طریق آشنایی با معیارهای استخراج ویژگی مبتنی بر محتوای وب. این امر در پژوهش حاضر با روش کتابخانهای و بهرهمندی از پایگاههای اطلاعاتی معتبر فارسی و انگلیسی مورد مداقه قرار گرفته است. بنابر این هدف، سوال پژوهش اینگونه بنا نهاده شده است: معیارهای استخراج ویژگی برای بازیابی تصاویر مبتنی بر محتوای وب چیست؟ آیا استفاده از این ویژگیها در بازیابی تصاویر تاثیرگذار است یا خیر؟بر اساس یافتههای این سطور درمییابیم که برای بازیابی تصاویر، دو نوع ویژگی موردنیاز است؛ ویژگیهای سطح بالا و ویژگیهای سطح پایین. این دو نوع شاخصه با توجه به نوع نیاز در بازیابی مبتنی بر محتوای وب مورد استفاده قرار میگیرند.
سیما زعفرانچی؛ عذرا قندهاریون؛ علی بهداد
چکیده
در راستای پاسخگویی به این پرسش که آیا فرهادی بر طبق ادعای خود موفق به شکستن کلیشههای موجود از ایران در فیلم فروشنده (1394) شده است، هدف پژوهش شکل میگیرد. هدف از این پژوهش کیفی، تحلیل کلیشههایی میباشد که فیلم فروشنده به آنها نزدیک شده است. میدان مطالعۀ این پژوهش، علاوه بر متن و بافت فیلم، نظرات منتقدان و بینندگان خارجی زبان در دو ...
بیشتر
در راستای پاسخگویی به این پرسش که آیا فرهادی بر طبق ادعای خود موفق به شکستن کلیشههای موجود از ایران در فیلم فروشنده (1394) شده است، هدف پژوهش شکل میگیرد. هدف از این پژوهش کیفی، تحلیل کلیشههایی میباشد که فیلم فروشنده به آنها نزدیک شده است. میدان مطالعۀ این پژوهش، علاوه بر متن و بافت فیلم، نظرات منتقدان و بینندگان خارجی زبان در دو تارنمای پر مخاطب بینالمللی نقد فیلم است (متاکریتیک و راتن تومیتوز، 232 نظر). با رویکرد مثلثبندی، استفاده از چارچوبِ شرقشناسی نوین برای تحلیل گفتمان و تطبیق انتقادی بافت، متن و نظرات ببیندگان، فیلم فروشنده بررسی شد. با عنایت به پیشینۀ تاریخی کلیشه های خاورمیانه، گفتمان قالب فیلم، گفتمان استعماری است زیرا حدود 45 درصد نظرات نوشته شده در مورد فروشنده توسط بینندگان خارجی در این دو تارنما، صرفاً به مفهوم کلیشهها اشاره دارند. پس از بررسی تصاویر بازنمایی شده از ایران در فیلم فروشنده و مقایسۀ آن با پیامهای دریافتی در دو تارنمای مذکور، این نتیجه حاصل شد که اصغر فرهادی از دو منظر بازنمایی زنان و جامعۀ ایران، موفق به شکستن کلیشههای موجود نشده است و حتی آنها را تقویت کردهاست.
عباس زمانی؛ فائزه تقی پور؛ رضا اسماعیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع شفافیت در رسانههای خبری ایران انجام شده است. بدین منظور تعداد 52 نفر از مدیران و متخصصان رسانه، ارتباطات، جامعه شناسی و حقوق با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تحلیل محتوای کیفی و پرسشنامه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. یافتهها شامل موانع شفافیت رسانهای در دو ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع شفافیت در رسانههای خبری ایران انجام شده است. بدین منظور تعداد 52 نفر از مدیران و متخصصان رسانه، ارتباطات، جامعه شناسی و حقوق با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تحلیل محتوای کیفی و پرسشنامه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. یافتهها شامل موانع شفافیت رسانهای در دو بخش "درون سازمانی" و "برون سازمانی" بود. موانع درون سازمانی شامل13 مقوله: "فقدان امنیت شغلی و مالی اصحاب رسانه "، "مشکلات مالی و اقتصادی رسانهها"، "وجود رانت در رسانهها"، "فقدان شایسته سالاری"، "نبود محتوای حرفهای مخاطب محور"، "کمبود زیرساختهای فناورانه"، "خودسانسوری و ترس اصحاب رسانه" و...؛ و موانع برون سازمانی شامل 15 مقوله: "پایین بودن نقدپذیری مسؤولان"، "ضعف قوانین و مقررات رسانهای"، "نبود چارچوب شفاف آزادی رسانهها"، "نبود نظام صنفی رسانهای کارآمد"، "وجود رسانههای دولتی انحصاری"، "نبود مدیران کارآمد رسانهای در مناصب دولتی"، "انفعال مردم در برابر رسانهها"، "نگاه ابزاری دولتمردان به رسانهها"، "عدم پاسخگویی به نیازهای رسانهها" و... بود. یافتهها نشان داد که یکی از راهکارهای عملی مقابله با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی امروزی و مبارزه با فسادهای ساختاری، ایجاد جریان آزاد اطلاعات و توجه به شفافیت رسانهای است.
احسان سالمی؛ مهدی عبدالحمید؛ فرشاد عسگری کیا؛ معصومه سروندی
چکیده
بخش بینالملل جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1393 از بخش ملی این رویداد فرهنگی و هنری جدا شد تا به عنوان جشنوارهای مستقل و با عنوان «جشنواره جهانی فیلم فجر» به کار خود ادامه دهد. این جشنواره تازه تاسیس همچون هر رویداد فرهنگی و هنری دیگری برای رسیدن به حد مطلوبی از عملکرد و جایگاهی موثر در جریان سینمایی جهان، باید شاخصههایی ...
بیشتر
بخش بینالملل جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1393 از بخش ملی این رویداد فرهنگی و هنری جدا شد تا به عنوان جشنوارهای مستقل و با عنوان «جشنواره جهانی فیلم فجر» به کار خود ادامه دهد. این جشنواره تازه تاسیس همچون هر رویداد فرهنگی و هنری دیگری برای رسیدن به حد مطلوبی از عملکرد و جایگاهی موثر در جریان سینمایی جهان، باید شاخصههایی را برای پیشرفت خود مشخص نماید. از این رو هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر تبدیل جشنواره جهانی فیلم به یک جشنواره معتبر و مرجع سینمایی بود. درگردآوری دادهها، از مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختاریافته برای یافتن راهکارهای مؤثر بر مرجعسازی این جشنواره استفاده شد. برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون و اهمیت_عملکرد بهره گرفته شد تا راهکارهای مؤثر در قالب مضامین فراگیر اولویت بندی شود. نتایج به دست آمده به استخراج 20 راهکار مؤثر بر مرجع سازی این جشنواره منجر شد که با استفاده از طریق کاربست روش تحلیل اهمیت-عملکرد، چهار راهکار «حضور فیلمها و فیلمسازان نامدار»، «تعیین رویکردهای اخلاقی، تمدنی، فکری و سیاسی»، «زمینهسازی حضور فیلمسازان مبتنی بر پیوند جغرافیایی و یا اعتقادی» و «اتخاذ سیاستهای حرفهای، جامع و باثبات» به عنوان مؤثرترین راهکارهای بر مرجعسازی جشنواره پیشنهاد گردید.
،مرتضی قاسم زاده عراقی؛ حسن خجسته؛ عبدالرضا سلمانی شاه محمدی
چکیده
امروزه در سراسر جهان تلاشهای وسیعی برای بازتعریف رابطه میان حاکمیت، جامعه و بخشهای خصوصی صورت میگیرد؛ در هیچ کجا این بازتعریف مهمتر از فضاهای جدید ارتباطی و رسانهای نیست؛ جایی که در آن تحولات جدید، نیاز به استقرار شیوههای نوین حکمرانی مشارکتی در زنجیره تولید، نشر و مصرف رسانهای را دوچندان نموده است؛ پژوهش پیش رو یافتن ...
بیشتر
امروزه در سراسر جهان تلاشهای وسیعی برای بازتعریف رابطه میان حاکمیت، جامعه و بخشهای خصوصی صورت میگیرد؛ در هیچ کجا این بازتعریف مهمتر از فضاهای جدید ارتباطی و رسانهای نیست؛ جایی که در آن تحولات جدید، نیاز به استقرار شیوههای نوین حکمرانی مشارکتی در زنجیره تولید، نشر و مصرف رسانهای را دوچندان نموده است؛ پژوهش پیش رو یافتن پاسخ برای سؤالات کلیدی مربوط به نقش و مسئولیت صنعت در فرایند تنظیم گری و ارائه الگویی دقیق و علمی برای حکمرانی پلتفرمهای ویدئویی آنلاین را مهمترین هدف خود قرار داده است؛ برای دستیابی به هدف فوق از روش داده بنیاد و مصاحبه با سیاستگذاران، خبرگان علمی و اعضایی از مدیران رسانههای مجازی کشور و همچنین تحلیل اسناد سیاستی(بالادستی) استفادهشده است؛ یافتههای ناشی از کدگذاری سه مرحلهای پژوهش نشاندهنده نیاز برای تحقق منفعت عمومی و ایفای مسئولیت سهگانه اخلاقی، حقوقی و اجتماعی صنعت از طریق ایجاد سازوکار نهادی و مجموعه اقدامات راهبردی در تدوین حقوق نرم، اجرای مکانیسمهای انگیزه محور و سازوکارهای حقوقی مبتنی بر داوری بهمنظور تحقق لایه محتوایی شبکه ملی اطلاعات و توسعه سپهر رسانه ای جمهوری اسلامی ایران میباشد.
محمدجواد نائیجی؛ محمدرضا هوشمند
چکیده
امروزه گسترش و نفوذ رسانههای اجتماعی آن را به یک زیرساخت دیجیتال با اثرات شگرف در دنیای کسبوکار تبدیل کرده است. با وجود حیاتی بودن کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد مدرن، مطالعات اندکی در خصوص تاثیرگذاری رسانههای اجتماعی بر این دو متغیر صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، در مواجه با پدیده جهانیشدن تمایزهای فرهنگی نمود بیشتری یافته ...
بیشتر
امروزه گسترش و نفوذ رسانههای اجتماعی آن را به یک زیرساخت دیجیتال با اثرات شگرف در دنیای کسبوکار تبدیل کرده است. با وجود حیاتی بودن کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد مدرن، مطالعات اندکی در خصوص تاثیرگذاری رسانههای اجتماعی بر این دو متغیر صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، در مواجه با پدیده جهانیشدن تمایزهای فرهنگی نمود بیشتری یافته که ممکن است مانعی برای شناسایی فرصتها به شمار آید. لذا پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تاثیر استفاده از رسانههای اجتماعی بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی و نوآوری با تبیین نقش میانجی خودکارآمدی و هوش فرهنگی صورت گرفته است. دادههای تحقیق از 147 پرسشنامه که میان مدیران کسبوکارهای اینترنتی دارای نماد الکترونیکی در شهر تهران توزیع شد گردآوری شده است و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتهها بیانگر تاثیر دو کارکرد اطلاعاتی و اجتماعی رسانههای اجتماعی بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی و در نهایت بر نوآوری است. همچنین خودکارآمدی و هوش فرهنگی نقش میانجی را در تاثیر رسانههای اجتماعی بر تشخیص فرصتها ایفا میکند. بر مبنای نتایج این مطالعه پیشنهاد میشود مدیران و شرکتهای فعال در محیطهای متنوع فرهنگی، برای ارتقا سطح خودکارآمدی و هوش فرهنگی خود و کارکنانشان، تمرکز ویژهای بر بهکارگیری رسانههای اجتماعی داشته باشند.
امید وحدانی فر؛ فرزانه سادات علوی زاده
چکیده
مطالعات ادبی به مثابة رویکردی بینارشتهای و پیوند ادبیّات با سایر زمینههای تحقیقی به ویژه هنرها، امکان وسیعی را برای پژوهشگران فراهم میکند تا به درک بهتر و از قابلیّتهای متون ادبی و هنرها دست یابند. تحقیق حاضر نخست به تبیین ضرورت رهیافت مطالعات بینارشتهای در ادبیات و اهمّیّت استفاده از یافتههای حوزههای مختلف دانش و معرفت ...
بیشتر
مطالعات ادبی به مثابة رویکردی بینارشتهای و پیوند ادبیّات با سایر زمینههای تحقیقی به ویژه هنرها، امکان وسیعی را برای پژوهشگران فراهم میکند تا به درک بهتر و از قابلیّتهای متون ادبی و هنرها دست یابند. تحقیق حاضر نخست به تبیین ضرورت رهیافت مطالعات بینارشتهای در ادبیات و اهمّیّت استفاده از یافتههای حوزههای مختلف دانش و معرفت و کاربرد مفاهیم و روششناسی آنها در رسیدن به نتایج جامع و موجّهی در تحلیل متون ادبی میپردازد. سپس با مداقه در نقد روانشناسی و مفهوم «کهنالگو» یونگ و نیز با در نظر گرفتن توان میانرشتهای حوزة هنر و روانشناسی، فیلم کوتاه «پدر و دختر» ساختۀ «مایکل دودوک د ویت» را از منظر قابلیّتهای کهنالگویی مورد بررسی و تأمّل قرار میدهد. تمرکز اصلی این پژوهش، بررسی کهنالگوهای موجود در فیلم مذکور، در رابطه با تفکّر سازندۀ آن به منظور بازنمایی مقولات کهنالگویی در خلال صحنههای فیلم و شریک کردن بیننده در این تجربه است. فیلم کوتاه «پدر و دختر»، روایت زندگی یک دختر از خردسالی تا کهنسالی را با رویکردی روانشناسانه به نمایش میگذارد و بسیاری از مقولات کهنالگویی را در خلال صحنههای خود به تصویر کشیده است که نشاندهندۀ آشنایی عمیق سازندگان آن با مفاهیم روانکاوانة یونگ و آبشخورهای اسطورهای است.