علیرضا باقری دهآبادی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 1-28
چکیده
تکنولوژی، که از آغاز و به قصد سلطۀ انسان بر جهان طبیعی شکل گرفت، امروز، با گسترش ابعاد فنّاوری در حوزههای مختلف علم، نقش بیبدیلی در زندگی انسانها ایفامیکند. اگرچه هنوز برخی صاحبنظران از اینکه واژۀ سلطه را در این رابطه استعمال کنند احتیاط میکنند، درحقیقت، سلطۀ تکنولوژی بر انسان مدتهاست که آغاز شده و به اندازهای ...
بیشتر
تکنولوژی، که از آغاز و به قصد سلطۀ انسان بر جهان طبیعی شکل گرفت، امروز، با گسترش ابعاد فنّاوری در حوزههای مختلف علم، نقش بیبدیلی در زندگی انسانها ایفامیکند. اگرچه هنوز برخی صاحبنظران از اینکه واژۀ سلطه را در این رابطه استعمال کنند احتیاط میکنند، درحقیقت، سلطۀ تکنولوژی بر انسان مدتهاست که آغاز شده و به اندازهای این تسلط آرام و سازوار با نیازهای انسان پیشرفته که امروزه اگر کسانی با تردید به این مسئله مینگرند، به دلیل همین بستر منعطف و هماهنگ است. این مسئله اگرچه همواره از آغاز مدرنیته با فراز و فرودهایی همراه بوده و موافقان و مخالفان، هریک با ارائۀ دلایلی، تفوّق تکنولوژی و پیامدهای آن را بر زندگی انسان مورد بررسی و تحلیل قراردادهاند، به دلیل تغییرات گسترده در شیوههای این برتری، همچنان این مسئله به کانون توجه و نقد صاحبنظران مختلف تبدیلشدهاست. در این تحقیق سعی شده با مرور برخی از پژوهشهای پیشین، در چارچوب برخی نظریههای انتقادی و پیوندی مشترک در حوزۀ علوم انسانی، این موضوع مورد بررسی قرارگیرد
عبدالله بیچرانلو؛ سیدعزیز یونسیفر
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 29-45
چکیده
در عصر ارتباطات، دستیابی به مخاطبان و اثرگذاری بر آنان از اهداف دستاندرکاران رسانههای مختلف است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسۀ مدلهای تبیین تأثیرات رسانهها بر مخاطبان است. در این مقاله به چهار مدل از آثار رسانهها یعنی تأثیرات مستقیم، شرطی، انباشتی و شناختی و متغیرهای مهم در هر مدل پرداختهشدهاست. تفاوت مدلها در ...
بیشتر
در عصر ارتباطات، دستیابی به مخاطبان و اثرگذاری بر آنان از اهداف دستاندرکاران رسانههای مختلف است. هدف این پژوهش بررسی و مقایسۀ مدلهای تبیین تأثیرات رسانهها بر مخاطبان است. در این مقاله به چهار مدل از آثار رسانهها یعنی تأثیرات مستقیم، شرطی، انباشتی و شناختی و متغیرهای مهم در هر مدل پرداختهشدهاست. تفاوت مدلها در این است که هر یک بر جنبۀ خاصی از محتوای رسانهها یا مخاطبان به عنوان دریافتکنندگانِ تأثیرات رسانهها تأکید دارند. از آنجا که هر مدل فقط بر بخشی از دلایل تأثیر رسانهها تأکید دارد، هیچکدام از آنها بهتنهایی نمیتواند تبیین کاملی از تأثیرات رسانهها ارائهدهد. بنابراین، با استفاده از روش تاپسیس فازی (Topsis Fuzzy)، مدلهای مورد نظر با هم مقایسه شده و مدلها از لحاظ تأثیرگذاری بر مخاطبان رتبهبندی شدند؛ در پایان، دلایل برتری هر مدل بر دیگری مشخص شد.
منوچهر دینپرست؛ محمد شهبا
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 46-63
چکیده
سینمای کیارستمی قابلیت بحث و بررسی موضوعات فلسفی را در نهاد خود دارد. بدین لحاظ، ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، کوشیدهاست با نگارش کتاب بداهت فیلم، جهان فلسفی سینمای کیارستمی را مورد کاوش قراردهد. آنچه در این مقاله در پی آن هستیم، تبیین تأویلهای فلسفی از سینمای کیارستمی بر پایۀ آراء فلسفی ژان لوک نانسی بر پایۀ مفهومهای «بداهت»، ...
بیشتر
سینمای کیارستمی قابلیت بحث و بررسی موضوعات فلسفی را در نهاد خود دارد. بدین لحاظ، ژان لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، کوشیدهاست با نگارش کتاب بداهت فیلم، جهان فلسفی سینمای کیارستمی را مورد کاوش قراردهد. آنچه در این مقاله در پی آن هستیم، تبیین تأویلهای فلسفی از سینمای کیارستمی بر پایۀ آراء فلسفی ژان لوک نانسی بر پایۀ مفهومهای «بداهت»، «ذات واقع» و «نگاه و تصویر» است. نانسی، ضمن توصیف و تحلیل مبانی فلسفی خود، سعی دارد بر اساس شیوۀ پدیدارشناسی، سینمای کیارستمی را تحلیل کند. در این مقاله، پس از بررسی جایگاه بحث پدیدارشناسی در سینمای کیارستمی، بحث بداهت را تحلیل خواهیمکرد.
اصغر فهیمی فر
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 64-85
چکیده
این مطالعه پیرامون این پرسش محوری انجامشدهاست که اگر قرار باشد فیلمنامهای با محوریت «شخصیتهای مقدس معصومین مانند پیامبر و امامان» نگارش شود، آن فیلمنامه باید از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت کند. الگوهای طراحی فیلمنامههای سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاههای فرهنگیِ ...
بیشتر
این مطالعه پیرامون این پرسش محوری انجامشدهاست که اگر قرار باشد فیلمنامهای با محوریت «شخصیتهای مقدس معصومین مانند پیامبر و امامان» نگارش شود، آن فیلمنامه باید از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت کند. الگوهای طراحی فیلمنامههای سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاههای فرهنگیِ چنین الگوهایی، نمیتواند قالب ایدهآلی برای طرح شخصیتهای قدسی مانند معصومین قرارگیرد، زیرا اولاً، شخصیتهای معصوم را نمیتوان نشانداد؛ دوم اینکه شخصیت آنان ایستا و پایدار است که در تعارض با شخصیتپردازی در فیلمنامهنویسی است که شخصیتها عموماً ناپایدار و دایم در حال تحوّلاند. با توجه به ابعاد عدیدۀ ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ، ماجرا، شخصیتپردازی، دیالوگنویسی و...)، این مطالعه فقط بر بُعد «شخصیتپردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصای مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیتپردازی در فیلمنامه، کارآمدی آنها را در طرح شخصیت حضرات معصومین مورد ارزیابی قرارمیدهد. فرضیۀ این مقاله این است که قابلیتهای تکنیکی فیلمنامهها با الگوهای ارسطویی، عموماً، مناسب طرح شخصیتهای زمینیاند و باید در ویژگیهای ساختاری این الگوها از جمله اصل «شخصیتپردازی» تصرف کرد و قابلیتهای نوینی را در ساختار فیلمنامه تعریف کرد، والّا شخصیت آنان از مراتب قدسیت به مراتب زمینی فروکاهیده خواهدشد.
حسین مستقیمی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 86-106
چکیده
این پژوهش به دنبال توانسنجی از نظام رسانهای نوین و جستوجوی کارکردهای مناسب و متناسبِ آن در طراز یک جامعۀ آرمانی است. در این میان، نقشآفرینی مؤثر شبکههای رادیویی منوط به تعامل مؤثر و حداکثری با بافت اجتماعی و بازاریابی مفید و مؤثر فرهنگی ـ اجتماعی است. از این رو، در این پژوهش، در سطح کلان، ادبیات و رویکردهای کلاسیک حوزۀ ...
بیشتر
این پژوهش به دنبال توانسنجی از نظام رسانهای نوین و جستوجوی کارکردهای مناسب و متناسبِ آن در طراز یک جامعۀ آرمانی است. در این میان، نقشآفرینی مؤثر شبکههای رادیویی منوط به تعامل مؤثر و حداکثری با بافت اجتماعی و بازاریابی مفید و مؤثر فرهنگی ـ اجتماعی است. از این رو، در این پژوهش، در سطح کلان، ادبیات و رویکردهای کلاسیک حوزۀ رسانه رصد میشود و نقشۀ جامعی از این رسانهها و همنشینی و جانشینی آنها با یکدیگر ارائهمیکنیم که به جایابی رادیو در این گستره میانجامد و سپس با تعریف ثقل ارتباطی رسانههای دیداری و شنیداری و چندرسانهایها، به تخصیص نقش و همپوشانی شبکههای رادیویی در منظومۀ رسانههای موجود و نیز پذیرش نقشهای مکمل این رسانهها نسبت به یکدیگر پرداخته و با فراتحلیل ادبیات حوزۀ رسانه، سه محور اساسی زیر را در کارکردهای رسانهای رادیو مطرح میکنیم: 1. نقطهگذاری فرهنگی ناظر به نقش رادیو در هویتبخشی فرهنگی (Cultural Punctuation)؛ 2. رایانش اجتماعی ناظر به کارگزاری و خدمات عمومی رادیو (Social Computation)؛ 3. پایش و پالایش (باغبانی) زبانی ناظر به مرجعیت زبانی رادیو (Language Gardening). استقرار و استمرار (آمایش) این سه رویکردِ رسانهای در عرصۀ اجتماعی یک الزام را با خود دارد و آن هم شکلگیری مناسبات یک فرهنگ رسانهای است که اشاعۀ آن، راهگشا و بسترساز تعامل اجتماعی و تأثیرگذاری رسانهها و از جمله رادیو در زندگی ما و تعیینکنندۀ حدود و ثغور این تأثیرگذاری است. برای رسیدن به چشمانداز مناسبی از اثرگذاری شبکههای رادیویی بر زندگی اجتماعی، فرهنگ ارتباطات رسانهای به عنوان یک بیانیۀ مأموریت برای دستاندرکاران و متولّیان شبکههای رادیویی اعم از عمومی، خصوصی، اختصاصی و تخصصی عمل میکند. ما این راهبرد فرهنگی را با شش جهتگیری اساسی معرفی میکنیم. در سطح خرد، میباید اهداف عملیاتی و به عبارتی کارویژههای رادیویی مشخص شود. سطح خرد بحث، به کمک مطالعات کتابخانهای و مشاهدۀ میدانی، به نسخۀ رادیویی مباحث فوق پرداخته و دوازده نقش اساسی را برای شبکههای رادیویی داخلی مدّنظر قرارمیدهد.
ویدا همراز؛ فرح غنی زاده سیدلر
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1393، صفحه 107-139
چکیده
استفاده از رادیو برای آموزش گروههای مختلف اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان سابقۀ طولانی دارد، اما نتایج تحقیقات انجامشده نشانمیدهد در ایران، به طور جدی، از ظرفیتهای آموزشی رادیو در دو حوزۀ آموزش رسمی و غیررسمی بهرهبرداری نشدهاست. این پژوهش با هدف طرح ضرورت تأسیس رادیوی آموزشی در ایران، با توجه به شرایط اجتماعی، ...
بیشتر
استفاده از رادیو برای آموزش گروههای مختلف اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان سابقۀ طولانی دارد، اما نتایج تحقیقات انجامشده نشانمیدهد در ایران، به طور جدی، از ظرفیتهای آموزشی رادیو در دو حوزۀ آموزش رسمی و غیررسمی بهرهبرداری نشدهاست. این پژوهش با هدف طرح ضرورت تأسیس رادیوی آموزشی در ایران، با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و نیز ارائۀ الگوهای مطلوب برنامهسازی در چنین رادیویی انجامشدهاست و چارچوب نظری آن را نظریههای لاسول و دانیل لرنر تشکیلمیدهند. این پژوهش با استفاده از روش کیفی انجامشده و برای جمعآوری دادهها، از مطالعۀ اسنادی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 8 نفر کارشناس استفاده شدهاست. با تحلیل یافتههای پژوهش، میتوان گفت در کشوری مانند ایران، با گسترۀ جغرافیایی وسیع، فراوانی جامعۀ روستایی، تعدّد فرهنگها و مشکلاتی مانند دسترسینداشتن به خدمات و امکانات آموزشی، نیاز به راهاندازی ایستگاه رادیویی آموزشی به صورت مبرم احساس میشود. رادیو به دلیل سهولت دسترسی و برخورداری از پوشش وسیع و گسترده، میتواند با بهرهگیری از الگوی برنامهای مناسب، هم به عنوان وسیلۀ کمکآموزشی در اثربخشی آموزشهای رسمی نقش مؤثر ایفاکند و هم با آموزشهای غیررسمی، گام مؤثری در بالابردن سطح آگاهیهای مردم، تسهیل و تسریع فرایند توسعه و برقراری عدالت آموزشی برداشته، پاسخگوی مناسبی به نیازهای آموزشی لایههای مختلف اجتماعی باشد.