دوره و شماره: دوره 1، شماره 1، مرداد 1390، صفحه 1-150 

رادیو و مفهومِ «اراده» برای خلقِ «حرکت»؛ یک چالشِ معنایی

صفحه 1-20

غلامرضا آذری

چکیده «رادیو» به مثابة یک رسانة «حسی ـ شنیداری» به خواست و ارادة تام وابسته است و نه خواست و ارادة ناقص. این «اراده» (Will) گاه به دلیل جبر سازمانی از سوی «مدیر رسانه» به منظور طرح یک برنامه اثرگذار و گاه از سوی «برنامه ساز» یا فاعلِ رسانه‌ای به نیّت «نفوذ در مخاطب» برای تحریک و برانگیختگیِ او به کار می‌آید. این مقاله، در هدف بنیادی خود بر آن است تا مفهوم «اراده» را به لحاظ
«فلسفی‌ ‌ـ روان‌شناختی» بکاود و از پرتو چنین رویکردی راه‌کارهایی را برای خلقِ «حرکت» (Motion) در این رسانه ارائه دهد. بنابراین، نخست از «اراده» و ابعاد معناییِ آن سخن می‌رانیم و سپس، به وجوه «عینی و ذهنیِ» آن نظر می‌افکنیم و در پایان به این نتیجه می‌رسیم که هر حرکتی در رسانه رادیو ـ به ‌ویژه، حرکت‌های خودآگاهانه‌ ـ نیازمند ارادة معطوف به «اختیار جمعی»ست و نه «جبر زمانی» یا «مکانی».

درآمدی بر فلسفة تلویزیون

صفحه 21-36

محمد اخگری

چکیده فلسفة تلویزیون را می‌توان در بستر فلسفه رسانه فهم کرد و برداشت از فلسفة تلویزیون در ساحت‌ها و ابعاد گوناگونی که فلسفة رسانه بدان تقسیم‌بندی می‌گردد و متفکران بدان پرداخته‌اند، قابل بررسی است. از دیگر سوی، فلسفة تلویزیون هم از منظر فنی و هم از منظر قالب‌های آن قابل بررسی است و لذا می‌توان در سه بخش تصویر، واقعه و سریال ابعاد آن را مورد مطالعه قرار داد. تلویزیون با توجه به سازمان‌بندی و شیوة عمل مختص به خود، تفکر و تجربه‌ای را تولید می‌کند، تلویزیون در اصل شکلی مختص به خود از تفکر و تجربه است که با عنایت به آن نه تنها جنبة فنی تلویزیون فراموش نمی‌شود، بلکه بر آن تأکید و تمرکز نیز می‌شود. تلویزیون عضو ماشینی زندگی انسان است که به فنی شدن و تکنیکی شدن تفکر می‌انجامد. تلویزیون رسانه‌ای است که ادراکی جهانی را برای انسان میسر می‌سازد. در این نوشتار فلسفة تلویزیون در سه بخش و با در نظر گرفتن سه برداشت از فلسفة رسانه بررسی می‌شود.

اسلام و هندوئیزم؛ تحقیق در مبانی مشترک دو فرهنگ

صفحه 37-61

حسن بلخاری قهی

چکیده دو تمدن ایران و هند، سابقه‌ای دیرپا در تاریخ آسیا دارند. بررسی تطبیقی ریگ‌ودا و اوستا به وضوح این معنا را نشان می‌دهد. باورها، آیین‌ها، اساطیر مشترک و نیز تجلی آنها در هنر و معماریِ ایرانِ پیش از اسلام، خاستگاه مشترک دو تمدن را، به‌ویژه با توجه به پیشینة مشترک آریایی‌بودن دو قو،م اثبات می‌کند.
حضور اسلام در ایران، دامنة گسترش این دین را تا مرزهای هند وسعت بخشید و هندوان از این طریق با اسلام آشنا شدند. خارج از حضور سیاسی و بعضاً، نظامی مسلمانان که در سال 1193 میلادی به فتح دهلی توسط قطب‌الدین ایبک انجامید، تبادل فرهنگی میان دو تمدن ایرانی ـ اسلامی با تمدن هندی بسیار وسیع و گسترده بوده است. در این میان رویکردهای عرفانی و صوفیانه، به‌ویژه پس از حضور خواجه معین‌الدین و میرسیدعلی همدانی، شاگرد علاالدوله سمنانی، یکی از مهم‌ترین حلقه‌های اتصال این دو تمدن بوده آن چنان‌که داراشکوه متأثر از همین ارتباطِ بسیار عمیق، اوپانیشادها را «کتاب مکنون» خواند و تأویل آن را تأویل قرآن شمرد.
این مقاله از نسبت‌های وسیع فکری میان دو تمدن بزرگ آسیایی، یعنی تمدن اسلامی و هندی، صرفاً به مقولة وحدت‌‌وجود خواهد پرداخت؛ امری که تجلی گستردة آن در مواردی سبب گردید فِرَق عرفانی و حکمای مسلمان هندی از گرایش به وحدت‌وجود اجتناب کنند تا مرز آیینی و اعتقادی خود با هندوئیزمِ مبتنی بر اوپانیشادها (به‌ویژه، مکتب فلسفی ودانتا) را روشن و مشخص سازند. مبنای مقاله تبیین وجوه مشترکی در اسلام و هندوئیزم است که مسالمت و تفاهم وسیع این دو آیین در هند را رقم زد و حتی به ظهور مشاربی چون «دین الهی» توسط اکبر (963-1014 ق / 1556-1605 م)، سومین پادشاه گورکانی، انجامید، و نیز تأکید بر این معنا که تلاش در جهت ایجاد اختلاف میان هندو و مسلمان به‌عنوان بخش اعظم هویت آسیایی کاملاً سیاسی، و به‌ویژه انگلیسی، بوده است.

دین و رسانه

صفحه 63-84

قاسم پورحسن

چکیده پرسش محوری در حوزة رسانه و دین اینست که آیا باید رسانه را به مثابة امری قدسی و دینی نگاه کرد یا رسانه ذاتاً امری سکولار و غیر دینی است؟ اغلب به سبب فقدان پژوهش‌های مناسب، دو حوزة رسانه و دین به طور مجزا مورد مطالعه قرار می‌گیرد و تحلیل نسبت میان ارتباطات (رسانه) و تجدد یا مدرنیته بر مبنای سه نگرش روابط ملی، فایده‌گرا و ساختار‌گرا انجام می‌شود. بسیاری از نظریات موجود دربارة دین و رسانه، به سوی "دین رسانه‌ای" گرایش داشته و یا در حالتی خوش‌بینانه درصدد توضیح ابزار بودن هر یک برای دیگری است. رسانة دینی تأکید دارد که نه رسانه صرفاً ظرفی برای دین است و نه تکنولوژی رسانه می‌تواند دین را در حد یک پیام فروبکاهد. از این رو نه می‌توان رسانه را پدیده‌ای ثانوی فرض کرد و نه دین را امری منحاز. نخستین مسئله در تبیین دین و رسانه، بازشناسی ذات رسانه، ویژگی‌های رسانه، ظرفیت و توانایی رسانه، تاریخ معرفتی و دانش رسانه، نسبت میان رسانه و فرهنگ غرب و تفکر لیبرالی، رسانه و ذات سکولاریسم و مسائل تمدن است. در این مقاله، کارکردهای رسانه، رویکردهای قابل بحث در باب رسانه و دین و ساحت‌های قابل تداخل دین در رسانة دینی بررسی شده است.

نقش رسانه‌ها در دموکراسی فرهنگی جهان معاصر

صفحه 85-98

فائزه توکلی

چکیده با گسترش رسانه‌های جمعی در سطح داخلی و خارجی و تأثیر آنها بر نهادهای فرهنگی جامعه، عناصر مشترک فرهنگ‌های مختلف در اثر تماس، آمیزش و ارتباط فرهنگ‌ها با یکدیگر در حال امتزاج‌اند.
تحول مهم حوزة فرهنگ، درک متقابل فرهنگ‌ها از یکدیگر، بدون گرایش به حذف است. در این راستا، طرح دموکراسی فرهنگی با تأکید بر این اصل استوار است که وابستگی هر فرد به یک فرهنگ، یکی از اساسی‌ترین نیازهای انسانی است و هر فرد، گروه و جماعت از حق انتساب خود به فرهنگ یا فرهنگ‌های خاصی برخوردار است.
در این مقاله با طرح این پرسش که مؤلفه‌های دموکراسی فرهنگی چیست به تبیین رابطة متقابل بین رسانه و فرهنگ پرداخته می‌شود.  احترام به حفظ ارزش‌های دیگران و حرکت به سوی جامعة جهانی توأم با وفاق و همدلی، منوط به رفع موانع ارتباطات میان فرهنگی است و نه آنکه فرهنگ‌ها حذف شوند. رسانه‌ها ابزار و نهادهای مؤثر در فرهنگ هر جامعه به حساب می‌آیند و حوزة عمل و فعالیت‌ آنها فرهنگ است. نتیجة این ارتباط و پیوند برقراری رابطه‌ای متقابل بین رسانه و فرهنگ است. انقلاب اطلاعات و به تبع آن، جهانی شدن رسانه‌ها از قبیل: اینترنت، پست ‌الکترونیک ، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ، تلفن همراه ، نمابر و جز اینها نقطة عطفی در گسترش همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان جوامع مختلف شده است که از آن جمله می‌توان به افزایش سرعت ارتباطات، دسترسی جهانی به اطلاعات، ایجاد منبع جدید قدرت و نیز گسترش فرهنگ جهانی مشترک اشاره کرد.

ماهیت صنعت فرهنگ و رسانه‏های فنی از دیدگاه اندیشه و نظریة انتقادی

صفحه 99-121

سیاوش جمادی

چکیده شرح و بیان صنعت فرهنگ از زبان تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر نویسندگان کتاب دیالکتیک روشنگری ـ مبتنی بر این گزارش است که عقل ابزار اندیش روشنگری (Aufklarung) که بر همسان‌سازی و این‌همانی بنیاد دارد گرچه بنا بود آزادی را از ترس از مراجع اساطیری ایمن دارد، خود از سلطة سیاسی‌ ـ اجتماعی و فرهنگی تمامیت خواهانه‌ای سر در آورد که آدمیان را از آزادی و خلاقیت فردی محروم می‌سازد و هم فرد و هم جامعه را قلب به شیء می‌کند. آدورنو و هورکهایمر برآنند که رسانه‏های فرهنگ‌ساز، به مدد بازتولید تکنیکی انبوه، در سرمایه‌داری پسین در خدمت شاکله‌سازی از پیش تعیین‌کنندة کلیة محصولات فرهنگی عمل می‏کنند. این کارکرد، کلیة تنوعات و تکثرات را به گونه‌ای استانده می‏کند که اطاعت و آزادی دیگر از هم تمیز داده نمی‏شوند. بدینسان، در نظام مبتنی بر ارزش مبادلة صنعت فرهنگ هر ابژه‏ای را مبدل به کالا می‏کند؛ تفاوت نمی‌کند که این ابژه اقتصادی باشد یا فرهنگی. این مقاله روایتی است از چگونگی توجیه آدورنو و هورکهایمر در باب این سرکوب فاجعه‌بار که در جریان اتمیزه کردن، همة انسانها و سلایق و خلاقیت‌های آنها را همسطح می‌سازد. همزمان، این مقاله به اجمال آموزة یاد شده را در بوتة ارزیابی انتقادی می‏نهد.

فلسفة رسانه چیست؟

صفحه 123-150

سیدحسن حسینی

چکیده دانش جدید و میان رشته‌ای فلسفة رسانه (Media Philosophy ) حدود ده سال است که در کشورهایی از قبیل آلمان، و آمریکا مورد توجه محققان علوم فلسفی، اجتماعی و ارتباطات قرار گرفته است. اینکه این دانش خود از میان رشته‌ها و علوم دیگر به‌طور طبیعی متولد شده و یا به تلقیح برخی علوم با یکدیگر با انتظارات معینی به وجود آمده است، بحث جداگانه‌ای لازم دارد که در هر صورت، باعث مطرح شدن مسایل جدیدی در حوزة ارتباطات و رسانه‌های جدید شده است.
جایگاه فلسفة رسانه و نسبت آن با تقسیمات اساسی فلسفه، ماهیت فلسفة رسانه و توجه به هویت و روش و مسایل این دانش، و هم‌چنین، خانواده فلسفة رسانه و بستگان آن دانش، و در نهایت، فلسفة رسانه گسترش مرزهای دانش و یا ضرورتی بومی، محورهای اصلی این نوشته را تشکیل می‌دهد.
در تبیین جایگاه دانش فلسفة رسانه، دو تقسیم اصلی فلسفه به فلسفة مطلق و فلسفة مضاف، و فلسفة قاره‌ای و فلسفة تحلیلی عنوان خواهد شد، و نسبت دانش فلسفة رسانه در اقسام آن بررسی و نتایج آن ارائه خواهد شد. سپس، در بحث ماهیت دانش فلسفة رسانه، نسبت این دانش جدید با معرفت‌های درجة اول و درجة دوم و فلسفه‌های مضاف مورد توجه قرار خواهد گرفت و به دنبال آن روش معتبر این علم تبیین خواهد شد. در ادامة نوشته، تقسیم‌بندی مهم فلسفة رسانه به فلسفة نظری رسانه و فلسفة عملی رسانه و شرح اقسام آن مطرح خواهد شد.