نوع مقاله : علمی ـ پژوهشی

نویسنده

استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی (فلسفة هنر)

چکیده

دیدگاه مابعدالطبیعی «زبان» را کنش اندیشة انسانی در مقام ظهور تلقی می‏کند و آن را رسانة ارتباطی و واسطة «بیانی» می‏پندارد. آن‌گاه که ذوق و احساس و تخیل آدمی درهم آمیزد و در بیان زیبایی را تجلی بخشد، زبان از رسانة ارتباطی «عام» به رسانة ارتباطی «خاص» تحویل یافته و «هنر» نام‌گذاری می‏شود. هنر گاه در ترکیبی از بازی حرف و کلمه، گاه در قاب‏نگاری از خط و نقش و رنگ، و گاه در پیکربندی سنگ و آهن و چوب، و گاه در امواجی از لحن و آواز و آهنگ بازنمایی شده و شعر، نمایش، نقاشی، پیکرتراشی، و موسیقی خوانده می‏شود. بنابراین شعر را باید صورت نوعی هنر و هنر را صورت نوعی زبان شناخت و نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آنان برقرار ساخت. هایدگر (M. Heidegger) اما با طرح پرسش بنیادین از ذات هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر به ویران‏سازی و بازخوانی تاریخ غرب مابعدالطبیعی پرداخته و ورطة باژگونگی بنیادها و نسبت‏ها را از طلیعة اندماج نخستین غفلت از حقیقتِ هستی و فقدان هستی‏شناسی در صورت‏بندی چیستی و هستی تا موضوعیت و موردیت نفسانی و حلول طبیعت انسانی در امر واقعی و تمامیت تسلیم وجود به موجود در قالب نیست‏انگاری، لایه‌برداری می‏کند و به نسبت تازه‏ای میان هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر دست پیدا می‏کند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Language, Which Medium? (Heidegger’s View on Relationship of Language, Art and Poetry)

نویسنده [English]

  • Ahmad Reza Motamedy

Assistant Professor, Islamic Research Institute for Culture and Thought (Philosophy of Art)

چکیده [English]

Metaphysical view takes language as the performance of human thought in action and considers it as a communicative mean and expression medium. When the Language as a general communicative medium mixes with human taste and merges with sentiment and imagination to manifest beauty in the statement then it is called art and changes to be a specific medium rather that a public one.
Sometimes Art is represented by words configuration and play with letters and words, sometimes in the frame of line and paint, sometimes in form of a stone, an iron or a wood statue, and sometimes in the vibration of melody and music, then art named as poem, theater, sculpture and music.
So poem should be considered as a typical pattern of art and art as a typical pattern of language, and it should establish some sort of particular generality –specialty relation between them. But Heidegger however by questioning the essence of being, truth, human, language, art and poem destructs the west metaphysical history and clears up the abyss of overturned bases and relations, from merging emergence of primordial neglect of the truth of existence and the lack of ontology in the setting of existence to sensual subjectivity and dispersion of the human nature in reality and totality of abiding of beings to Being in the form of nihilism, and find a new relation between existence, truth, human, language, art and poem.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Being
  • beings
  • Truth
  • Human
  • destruction
  • penetration into things
  • penetration into plants
  • Language
  • art
  • poem
  • establishing
  • munificence
  • laying the foundation
  • commencement