حسن زین الصالحین؛ نعمت الله فاضلی
دوره 7، شماره 1 ، مرداد 1396، ، صفحه 39-65
چکیده
عکاسی، نه یک شیوهی تولید مکانیکی تصویر، بلکه یک رویه ارتباطی است. با تحقیقاتی که پیرامون کارکردهای عکس در ایران شده است، به ندرت با تحلیلی کیفی بر تاریخ این رسانه مواجهایم. بنابراین، ضرورت پژوهشی، بر اساس واکاوی ساختارهای کلان جامعهی ایران ایجاب میشود. نگارندگان میکوشند، فضای غالب عکاسی را در اکنون آن [1]واکاوی کنند. بدین ...
بیشتر
عکاسی، نه یک شیوهی تولید مکانیکی تصویر، بلکه یک رویه ارتباطی است. با تحقیقاتی که پیرامون کارکردهای عکس در ایران شده است، به ندرت با تحلیلی کیفی بر تاریخ این رسانه مواجهایم. بنابراین، ضرورت پژوهشی، بر اساس واکاوی ساختارهای کلان جامعهی ایران ایجاب میشود. نگارندگان میکوشند، فضای غالب عکاسی را در اکنون آن [1]واکاوی کنند. بدین منظور از دریچهی «گفتمان» به آن نگاه میشود تا به این سؤال پاسخ دهند که در دورهی حاضر، چه گفتمانی، چرا و چگونه صورتبندی شده است؟ و این گفتمان چه ارتباطی با گفتمانهای پیشینش دارد؟ به عبارتی با تقابل گفتمان اکنون و تاریخ آن روبروئیم. بدین منظور، نگارندگان مروری تاریخی بر عکاسی ایران میکنند تا درک بهتری از اکنونش حاصل کنند. چارچوب روششناختی این تحقیق را اندیشههای میشل فوکو و استوارت هال تشکیل میدهد. نگارندگان اثبات میکنند که بدنهی کنونی عکاسی ایران در گفتمانی فرهنگی احاطه شده و این گفتمان در رابطهای دیالکتیکی با گفتمانهای سیاسی و اجتماعی تاریخش قرار دارد. بررسی روابط قدرت، نقش سیاست، سوژه و ابژهسازی مواردی هستند که به آنها پرداخته خواهد شد.
سیدسعید زاهد؛ محسن جاجرمیزاده؛ سیدمحمدرضا تقوی
دوره 3، شماره 2 ، آذر 1392، ، صفحه 55-66
چکیده
جامعه از سه زیرنظام سیاست، فرهنگ و اقتصاد تشکیلشدهاست. اگر جامعه را به انسانی تشبیه کنیم، سیاست ارادۀ جامعه، فرهنگ فکر و اقتصاد اعضا و جوارح آن است. اراده با فکر، خواستِ خویش را پیشمیبرد و فکر برای اجرای منویات خود امکانات مادی را بهکارمیگیرد. از این رو، فکر به عنوان واسطی میان اراده و عمل، از اهمیت بسیاری برخوردار ...
بیشتر
جامعه از سه زیرنظام سیاست، فرهنگ و اقتصاد تشکیلشدهاست. اگر جامعه را به انسانی تشبیه کنیم، سیاست ارادۀ جامعه، فرهنگ فکر و اقتصاد اعضا و جوارح آن است. اراده با فکر، خواستِ خویش را پیشمیبرد و فکر برای اجرای منویات خود امکانات مادی را بهکارمیگیرد. از این رو، فکر به عنوان واسطی میان اراده و عمل، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در جامعه نیز فرهنگ همین نقش را بر عهده دارد. سیاست از طریق فرهنگ عمل میکند و فرهنگ برای عمل، از امکانات مادی و اقتصادی بهره میگیرد؛ به عبارت دیگر، فرهنگ به مثابۀ رسانهای میان اراده و عمل جمعی عمل میکند. امروز، دو نظام فکری در جهان در مقابل هم صفآرایی کردهاند: فرهنگ دینی و فرهنگ سکولار. برای دریافت کمّ و کیف این منازعه، لازم است به مطالعۀ فرهنگ و بررسی تطبیقی فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار بپردازیم. شناخت مفهوم فرهنگ و چیستی و چگونگی آن، از ملزومات اولیه برای هر نوع تفکر و موضعگیری و برنامهریزی در این موضوع است. در این مقاله میکوشیم تا ضمن پرداختن به چیستی و چگونگی فرهنگ، در یک نگاه مقایسهای، نقطههای رقابت فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار را معین کنیم. در این راه با اتخاذ مبانی تازۀ معرفتشناختی و هستیشناختی، و روش تحقیق الگویی با این پیشفرض قرآنی که انسان دارای سه ابزار شناخت است و اینکه در واقعیت اگر موضوعی شناسایی شود، هر سه وسیلۀ شناخت به کار گفتهمیشود، به این نتیجه رسیدهایم که فرهنگ به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارای سه لایه و سه بُعد از جنس حس، عقل و قلب است. به این ترتیب، برای دریافت عوامل شکلدهندۀ فرهنگ، با ترسیم جدولی سهبعدی، به شناسایی خانههای جدول پرداختهایم و پس از تعیین این عوامل، به شناسایی هریک از مصادیق آن در نظام اسلامی و نظام سکولار در سه بخش فرهنگِ سیاسی، فرهنگِ فرهنگی و فرهنگِ اقتصادی مبادرت ورزیدهایم. به این ترتیب، شناخت 36 خانۀ متناظر فرهنگی در این دو مکتبی که امروز در مقابل هم صفآرایی کردهاند، زمینه را برای برنامهریزی فرهنگی توسط اندیشمندان این رشته فراهمساختهاست.