رضا دهبانی پور؛ یاسین خرم پور؛ عنایت شیخی
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 99-125
چکیده
با گذر از دوران سنتی به دوران مدرن و پس از آن جامعه پستمدرن، شاهد جلوههای نوینی از زندگی اجتماعی هستیم. طی گذر از هر یک از این دورانها، به راحتی میتوان تغییر در نوع تفکر، نگرش و رفتار انسانی را مشاهده کرد. یکی از عناصری که نقش اساسی در تغییر نگرش و رفتار انسانهای عصر جدید دارد، رسانهها میباشد. در این بین اما تلویزیون ...
بیشتر
با گذر از دوران سنتی به دوران مدرن و پس از آن جامعه پستمدرن، شاهد جلوههای نوینی از زندگی اجتماعی هستیم. طی گذر از هر یک از این دورانها، به راحتی میتوان تغییر در نوع تفکر، نگرش و رفتار انسانی را مشاهده کرد. یکی از عناصری که نقش اساسی در تغییر نگرش و رفتار انسانهای عصر جدید دارد، رسانهها میباشد. در این بین اما تلویزیون به عنوان یکی از عناصر اصلی رسانه در دنیای جدید، تاثیر بسزایی در جهان بینی های افراد دارد لذا این تحقیق درصدد بررسی تاثیر رسانه ی ارتباط جمعی با تاکید بر (تلویزیون) و عناصر فرهنگی پستمدرنیسم میباشد.این تحقیق از طریق روش کمی در بین 384 نفر از جوانان شهر یزد صورت گرفت. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و ابزار سنجش پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که بین جنس و فرانوگرایی فرهنگی رابطهی معنیداری وجود نداشت هر چند برخی از مولفههای پست مدرنیسم با جنس رابطهی معنیداری برقرار کردهاند. بین استفاده از ماهواره و پست مدرنیسم فرهنگی رابطه معنیدار و مثبتی وجود داشت. ولی بین استفاده از تلویزیون داخلی و پستمدرنیسم فرهنگی رابطهی معنیداری وجود نداشت و فقط بعد نسبیگرایی فرهنگی با استفاده از تلویزیون داخلی رابطه مثبت و معنیداری برقرار کرد. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر استفاده از ماهواره قادر به تبیین 17/0 از واریانس پستمدرنیسم فرهنگی میباشد.
سیامک قاضیپور؛ ابوالفضل طغرایی؛ محمدجواد مهدوینژاد
دوره 3، شماره 2 ، آذر 1392، ، صفحه 130-157
چکیده
پستمدرنیسم حاصل تلاقیای است که در بافت فضا و زمان، میان چرخش فلسفی در ماهیت زیباییشناسی و جریان رو به رشد رسانه بهوجودآمد. میتوان گفت رسانه علتی برای وجود پستمدرنیسم است و در عین حال معلول آن. از سوی دیگر، رسانهها نیز به شیوهای مستقیم یا غیرمستقیم تداعی و تحول پدیدهها را نشانمیدهند. بنابراین، رسانه به عنوان ...
بیشتر
پستمدرنیسم حاصل تلاقیای است که در بافت فضا و زمان، میان چرخش فلسفی در ماهیت زیباییشناسی و جریان رو به رشد رسانه بهوجودآمد. میتوان گفت رسانه علتی برای وجود پستمدرنیسم است و در عین حال معلول آن. از سوی دیگر، رسانهها نیز به شیوهای مستقیم یا غیرمستقیم تداعی و تحول پدیدهها را نشانمیدهند. بنابراین، رسانه به عنوان یک ابزار انتقادی قدرتمند، میتواند همهچیز (حتی خودش را) به چالش بکشاند. رسانه با ابزار و خصوصیات تصویرگرانۀ خویش در به نمایش درآوردن شرایط خاص، قابلیت به منصۀ ظهور رساندن نیازهای زیباییشناختی فلسفۀ پستمدرن را در ایجاد توهم واقعیت و تولید فراواقعیتها دارد. هدف این پژوهش بررسی چگونگی استفاده از رسانۀ سینما در راستای نمایش ناکامیهای پستمدرنیسم در حیطۀ شهر است. برای نیل به این مهم، ماتریسهایی دوبُعدی طراحی شدهاند که یک بُعد آن را ابعاد فرمال انتقادی شهر پستمدرن و بُعد دیگر آن را اصول فرمال فیلم تشکیلمیدهد. دستاوردهای پژوهش ـ که ریشه در تحلیل 23 فیلم دارند ـ نخست، در قالب یک ماتریس نهایی، نوعی درک تصویری را از مضامین شهر پستمدرن ارائهداده و ابعاد انتقادی شهر پستمدرن را در قالبی سینمایی بهصورتی نظاممند به تصویر میکشد؛ دوم، نشانمیدهد که دو بُعد تخیل و تجارت، بیش از ابعاد دیگر در سینمای منتقد شهر پستمدرن نمایانده شدهاند و نقش اصول فرمال کارکردی، ریتمیک و تباین، بیش از دیگر اصول فرم فیلم بودهاست.