فلسفة تلویزیون را میتوان در بستر فلسفه رسانه فهم کرد و برداشت از فلسفة تلویزیون در ساحتها و ابعاد گوناگونی که فلسفة رسانه بدان تقسیمبندی میگردد و متفکران بدان پرداختهاند، قابل بررسی است. از دیگر سوی، فلسفة تلویزیون هم از منظر فنی و هم از منظر قالبهای آن قابل بررسی است و لذا میتوان در سه بخش تصویر، واقعه و سریال ...
بیشتر
فلسفة تلویزیون را میتوان در بستر فلسفه رسانه فهم کرد و برداشت از فلسفة تلویزیون در ساحتها و ابعاد گوناگونی که فلسفة رسانه بدان تقسیمبندی میگردد و متفکران بدان پرداختهاند، قابل بررسی است. از دیگر سوی، فلسفة تلویزیون هم از منظر فنی و هم از منظر قالبهای آن قابل بررسی است و لذا میتوان در سه بخش تصویر، واقعه و سریال ابعاد آن را مورد مطالعه قرار داد. تلویزیون با توجه به سازمانبندی و شیوة عمل مختص به خود، تفکر و تجربهای را تولید میکند، تلویزیون در اصل شکلی مختص به خود از تفکر و تجربه است که با عنایت به آن نه تنها جنبة فنی تلویزیون فراموش نمیشود، بلکه بر آن تأکید و تمرکز نیز میشود. تلویزیون عضو ماشینی زندگی انسان است که به فنی شدن و تکنیکی شدن تفکر میانجامد. تلویزیون رسانهای است که ادراکی جهانی را برای انسان میسر میسازد. در این نوشتار فلسفة تلویزیون در سه بخش و با در نظر گرفتن سه برداشت از فلسفة رسانه بررسی میشود.