محمد علی اصالتی؛ نسیم مجیدی قهرودی؛ محمد دادگران
چکیده
این مقاله گزیده ای از یک رساله دانشگاهی است که به بررسی روش های اقناعی مورد استفاده در تبلیغات تجاری تلویزیون ایران می پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی و تحلیل کیفی پیام های بازرگانی (تبلیغات تجاری) تلویزیون ایران ، و همچنین تحلیل محتوای مصاحبه های عمیق کارشناسان تبلیغات ، روش های اقناعی که سازندگان تیزرهای تبلیغاتی برای ...
بیشتر
این مقاله گزیده ای از یک رساله دانشگاهی است که به بررسی روش های اقناعی مورد استفاده در تبلیغات تجاری تلویزیون ایران می پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی و تحلیل کیفی پیام های بازرگانی (تبلیغات تجاری) تلویزیون ایران ، و همچنین تحلیل محتوای مصاحبه های عمیق کارشناسان تبلیغات ، روش های اقناعی که سازندگان تیزرهای تبلیغاتی برای اثرگذاری بر مخاطب و اقناع مخاطبان استفاده می کنند را پیدا کند. گرچه تبلیغات بازرگانی به میزان بسیار زیادی از علم ارتباطات متأثر شده است اما اهمیت افزایش فروش در تبلیغات سبب شده است تا تحقیقات صورت گرفته در حوزه تبلیغات صرفا پیدایش روشی برای افزایش فروش را در دستور کار قرار دهد و از پیشرفت علوم ارتباطات در حوزه تبلیغات چشم پوشی کند. تحقیق فوق تلاش می کند توجه به روش های اقناعی در تبلیغات تجاری را در حوزه علوم ارتباطات انجام دهد تا به پیشرفت علوم ارتباطات در حوزه تاثیر رسانه ها کمکی کرده باشد. روش تحقیق در پژوهش فوق ، چند روشی ، شامل دو روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه عمیق است. با توجه به دسترسی به پیام های بازرگانی پخش شده در سال 98 و 99 ، تیزرهای تبلیغاتی پخش شده در این دو سال جامعه آماری برای تحلیل کیفی هستند. حجم نمونه تعداد پیام های ذخیره شده می باشد. اما تعداد حجم نمونه مورد بررسی رسیدن به اشباع نظری و حد کفایت بوده است. جامعه آماری برای مصاحبه عمیق ، کارشناسان تبلیغات تجاری تلویزیون و سازندگان تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون هستند. حجم نمونه مورد مصاحبه ، رسیدن به اشباع نظری و حد کفایت خواهد بوده که تعداد مصاحبه های انجام شده هفت مصاحبه می باشد. شیوه اندازه گیری ، تحلیل تیزرها به عنوان اسناد موجود بوده و تکنیک ثبت و ضبط داده ها از متن و تصاویر و صدای تبلیغات به دست آمده است.
منوچهر صابر؛ حسن بشیر؛ نسیم مجیدی قهرودی؛ امید علی مسعودی
چکیده
به طور کلی این مطالعه از آن جهت اهمیت مییابد که میتوان به تصور کلی از سبک زندگی زندگی جوانان تهرانی دست یافت و نقش شبکههای اجتماعی مجازی و کارکرد آن به گرایش زندگی دیجتال به کارشناسان و مسئولان فرهنگی کمک می کند تا از ظرفیت این رسانه برا ی نشر سبک زندگی ایران با جذابیت و تغییرات مطلوب و حفظ ارزش ایرانی استفاده کنند و همچنین بخش ...
بیشتر
به طور کلی این مطالعه از آن جهت اهمیت مییابد که میتوان به تصور کلی از سبک زندگی زندگی جوانان تهرانی دست یافت و نقش شبکههای اجتماعی مجازی و کارکرد آن به گرایش زندگی دیجتال به کارشناسان و مسئولان فرهنگی کمک می کند تا از ظرفیت این رسانه برا ی نشر سبک زندگی ایران با جذابیت و تغییرات مطلوب و حفظ ارزش ایرانی استفاده کنند و همچنین بخش پنهان شده و فراموش شده سبک زندگی در جوانان را می توان از این فضا، بازنمایی کرد. از نظریات اجتماعی و نظریه های کنش اجتماعی وبر بهره گرفته شد. در این مطالعه از روش کیفی گرندد تئوری (نظریه داده بنیاد)، و برای گردآوری اطلاعات نیز از روش مطالعات میدانی (مصاحبه نیمه عمیق) و کتابخانه ای/ اسنادی استفاده گردید و جامعه آماری مطالعه حاضر 15 نفر از اساتید و خبرگان رسانه و افراد مطلع هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه نیمه عمیق انجام گردید تا به اشباع نظری برسیم. با استفاده از تکنیک تحلیلی (اشتراوس و کوربین) مفاهیم به عنوان واحد تحلیل در سطوح متن کل مصاحبه، پاراگراف، عبارت و جملات مورد توجه قرار گرفتند و با تفکیک متن مصاحبه، کدهای باز استخراج شدند.
الهه سعیدی؛ نسیم مجیدی قهرودی؛ علی اکبر فرهنگی
چکیده
استفاده روزافزون از شبکههای اجتماعی و تأثیر آن بر شیوه ارتباطات و تعاملات، فرصتهای جدیدی در استفاده از این شبکهها بخصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام را ایجاد کرده است به طوری که ابزاری برای تعاملات و ارتباطات کارآفرینان و رشد کسب و کار آنان شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام ...
بیشتر
استفاده روزافزون از شبکههای اجتماعی و تأثیر آن بر شیوه ارتباطات و تعاملات، فرصتهای جدیدی در استفاده از این شبکهها بخصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام را ایجاد کرده است به طوری که ابزاری برای تعاملات و ارتباطات کارآفرینان و رشد کسب و کار آنان شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و روش نظریه مبتنی بر داده انجام شده و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کارآفرینان اینستاگرامی مصاحبه شد، سپس دادهها تحلیل و 1052 کد اولیه از کدگذاری باز، 66 مقوله از کدگذاری محوری و 6 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی، شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش، پدیده اصلی این پژوهش، برندسازی شخصی کارآفرینان در اینستاگرام(جایگاهسازی برند شخصی، خلق برند قوی) در نظر گرفته شده که با توجه به شرایط علّی(افزایش درآمد، عوامل فرهنگی هنری، نگرش آموزشی، ارتقای عملکرد برند)، عوامل زمینهای(مدیریت ساختاری، مدیریت مخاطب، تأثیر شخصیت برند) و عوامل مداخلهگر(ناکارآمدی در برندسازی، شرایط اقتصادی، زیرساختهای قانونی) شکل گرفته است و از طریق راهبردها(تکنیکهای برندسازی، هویت سازی، ایجاد تمایز، مدیریت برندسازی)، پیامدها(تداعی برند، تثبیت برند کارآفرین، توسعه کسب و کار، تصویر برند) به دست آمده است.
مژده ماهرخ مقدم؛ نسیم مجیدی قهرودی؛ افسانه مظفری
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر حفظ مالکیت معنوی از یک سو و شناسایی اهمیت و اولویت بندی آنان تدوین شده است که با روش ترکیبی کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان، مولفان، مدرسان و فعالان در عرصه حقوق، ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در حوزه مالکیت معنوی نیز تجربه و تخصص لازم را نیز دارا باشند. بر اساس ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر حفظ مالکیت معنوی از یک سو و شناسایی اهمیت و اولویت بندی آنان تدوین شده است که با روش ترکیبی کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان، مولفان، مدرسان و فعالان در عرصه حقوق، ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در حوزه مالکیت معنوی نیز تجربه و تخصص لازم را نیز دارا باشند. بر اساس نتایج بخش کیفی، عوامل موثر بر حقوق مالکیت معنوی در حوزه کتب و نشریات در فضای مجازی در چند محور شناسایی شد. در واقع پس از اجرای روش دلفی و اجماع نظر خبرگان، چهار حوزه موثر بر حقوق مالکیت معنوی شناسایی شد: رسانهای، حقوقی، فلسفی و فنی که لزوم سیاستگذاری مطلوب مسائل حقوق مالکیت معنوی در این چهار حوزه احساس میشود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش مولفان، ناشران و متخصصان حوزه نشر کتاب در شهر تهران است. بر اساس نتایج بخش کمی این پژوهش، توجه به آزمون مقایسه میانگین یک جامعه همه ۴ بعد سیاستگذاری رسانهای، حقوقی، فلسفی و فنی بر حفظ حقوق مالکیت معنوی تاثیر گذار است. همچنین با توجه به آزمون فریدمن مشخص شد به ترتیب، سیاست گذاری حقوقی، فلسفی، رسانهای و در نهایت سیاست گذاری فنی اهمیت دارند.