پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Understanding Voting Behavior: Introducing Involvement-Argument Model for political Voting in presidential Electionsدرک رفتار رایدهی: استفاده از مدل درگیری- استدلالی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری135506910.30465/ismc.2020.5069FAمحمدعلی حکیم آراعضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما، دانشکده ارتباطات و رسانهJournal Article20180906Although studied on political elections are usually done in fields other than Psychology, variables effecting on attitudes and voting behavior are in fact considered to be psychological and hence to be in studied in social psychology. In presidential election, campaigners as advertisers, try to bring up the best possible arguments in order to convince voters that the nominee in question is the best possible choice. Voters, though, get persuaded by the arguments accorded to their own objectives of political participation. These arguments are affected and categorized by their level (high/low) and the kinds orientations of involvement; Outcome Relevant Involvement (ORI) and Value Relevant Involvement (VRI), which in turn constitute the elemments of the Involvement- Argument Model (IAM); Elicits, Devoted, Welfare-seeking, and Fandom. This research is aimed to experimentally verify the model. 152 participants were interviewed in order to find out their argument orientations. Then their level of involvement and it’s kinds were measured using two different scales. A Multinomial Logistic Regression Analysis of dates showed Arguments brought out by would be voters were related to their level and the kind of Involvement with the presidential election outcome. The Model can be used for tailoring political massages released for public. Future studies are strongly suggestedگرچه مطالعات مربوط به انتخابات سیاسی اغلب در قلمروهایی جز روانشناسی انجام میشود، با این همه، متغیرهای تأثیرگذار بر نگرشهای منتهی به رفتار رایدهی در انتخابات سیاسی در حوزه روانشناسی اجتماعی ریشه دارد. در این انتخابات، مبلغان میکوشند با طرح استدلالهایی رایدهندگان را متقاعدکنند نامزد معرفی شده، بهترین گزینه است. رایدهندگان، اما با تکیه به استدلالهاییتغییر نگرش میدهند که با هدف آنان از مشارکت سیاسی همسو باشد. از این رو، استدلال­های متقاعدکننده در تبلیغات سیاسی باید متناسب با سطح و نوع درگیری مردم با انتخابات باشد. درگیری حالتی انگیزشی است که بیانگر نیازها، ارزشها، و منافع است؛ متغیرهایی که چرایی و چگونگی مشارکت رایدهندگان را تعیین میکند. پیش از این، در پژوهشی، سوگیریهای استدلالی رایدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری، بر پایه سطح کلی درگیری (بالا/پایین) و نوع آن (پیامدی و ارزشی)، در قالب مدل درگیری- استدلالی مطالعه و در چهار گروه دستهبندی، و هر دسته نامگذاری شدند: سوگیریهای روشنفکران، متعهدان، معیشتی، و هواداری. پژوهش حاضر، با هدف تأیید تجربی مدل، ابتدا از راه مصاحبه با 152 شرکتکننده، سوگیریهای استدلالی افراد مشخص، و سپس با استفاده از دو مقیاس مختلف، سطح کلی درگیری و نوع درگیری آنان اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک چندارزشی نشان داد، سوگیریهای چهارگانه استدلالی با سطح و نوع درگیری رابطه دارد. در تبلیغات سیاسی، با استفاده از این مدل میتوان پیامهای درخوری برای گروههای مختلف رایدهنده طراحی کرد و از این راه، کیفیت مشارکت سیاسی مردم را افزایش داد. همچنین، با استفاده از این مدل میتوان به تحلیل تبلیغ نامزدها در انتخابات پرداخت. ادامه مطالعه درباره امتیازها و کاستیهای مدل توصیه شده است.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5069_8e026db83b0e35266778812f5bfc38e9.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Comparative analysis of the representation of communication skills in Iranian and non-Iranian animationsتحلیل مقایسهای بازنمایی مهارتهای ارتباطی در پویانماییهای ایرانی و غیرایرانی3754507410.30465/ismc.2020.5074FAعلیرضا خسروی فساییدانشجوی دکتری گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانسمیه تاجیک اسماعیلیعضو هیئت علمی (استادیار) گروه ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئولسرو ناز تربتیعضو هیئت علمی (استادیار) گروه ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانلیلا نیرومندعضو هیئت علمی (استادیار) گروه ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20190622Animation films are very popular all over the world, including in Iranian society, and have a large audience. Children learn many life and communication skills from different channels. Given the importance of life skills gained from the environment in which animations play a more effective role, the question is how to display communication skills in animation, and how do the main characters react to events? To answer this question, let's move on to animation and use John Fisk's semiotics method and content coding on three levels; Appearance, technical and social have been studied. Among the four samples examined, the results of a sample of Iranian animation (Rostam and Sohrab) and a sample of non-Iranian animation (Coco) are given. The unit of analysis is animation sequences. The results indicate that in the Iranian and non-Iranian samples studied, apart from technical and technical issues, they are not different in terms of content and communication skills are well displayed in them. A set of socio-cultural implications implies relationships that are full of intimacy, support, and closeness to family members. The main character of the story voluntarily goes his own way to meet his desires and needs. In the non-Iranian example, the first character of the story, by deconstructing the story, proceeds to the forbidden subject of the story, but in the end, preserving the institution of the family is accompanied by preserving the institution of the family. In these representations, the child is not represented in its natural age position and is shown to be older than their age. Pride and emphasis on customs, national symbols, preserving the institution of the family, giving a role and paying attention to the child are among the good and suitable contents of animation. <br /> <strong>فیلمهای پویانمایی (انیمیشن) در همه جای دنیا و از جمله جامعه ایران بسیار دیده میشوند و مخاطبان زیادی دارد. کودکان، مهارتهای زندگی و ارتباطی را از مجراهای مختلف فراوانی فرا میگیرند. باتوجه به اهمیت مهارتهای زندگی کسب شده از محیط که انیمیشنها نقش موثرتری دارند، سوال اینست که نحوه نمایش مهارتهای ارتباطی در پویانمایی چگونه است و شخصیت اصلی داستان در برخورد با اتفاقات چه واکنشی دارند؟ برای پاسخ به این سوال، به سراغ پویانمایی رفته و از روش نشانهشناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شدهاند. از میان چهار نمونه مورد بررسی، نتایج یافتههای یک نمونه از پویانماییهای ایرانی (رستم و سهراب) و یک نمونه از پویانماییهای غیرایرانی (کوکو) آورده شده است. واحد تحلیل، سکانسهای انیمیشن است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در نمونه ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، به غیر از مسائل تکنیکی و فنی، از لحاظ محتوا باهم فرقی ندارند و مهارتهای ارتباطی بخوبی در آنها نمایش داده شده است. مجموعهای از دلالتهای فرهنگی-اجتماعی بر روابط سرشار از صمیمت، حمایت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. شخصیت اصلی داستان، خودسرانه راه خویش را میرود تا به خواستهها و نیازهایش برسد. در نمونه غیرایرانی، شخصیت اول داستان با ساختارشکنی موضوع ممنوعه داستان را پیش میبرد ولی در نهایت به حفظ نهاد خانواده، اولویت دادن به نهاد خانواده همراه است. در این بازنماییها، کودک در جایگاه سنی طبیعی خود بازنمایی نشده و بزرگتر از سنشان نمایش داده میشود. افتخار و تاکید بر آداب و رسوم، نمادهای ملی، حفظ نهاد خانواده، نقش دادن و توجه کردن به کودک، از جمله محتواهای خوب و مناسب پویانمایی است. </strong>https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5074_ef0345495ada56a3f63b9676e5fcb860.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Exposure to sexual explicit materials in internet and cyberspace and its intra-psychic influences on adolescents in Tehran; A qualitative studyمواجهه با محتوای خارج عرف جنسی در اینترنت و فضای مجازی و تاثیرات درون روانی بر نوجوانان در شهر تهران، یک مطالعه کیفی5590507510.30465/ismc.2020.5075FAفریده خلج آبادی فراهانیگروه جمعیت و سلامت، موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیتعلی زاده محمدیمعاون پژوهشی پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20191003This paper aims to explore the perspectives of adolescents towards the intra-psychic influences of exposure to sexually explicit materials on adolescents. Fifty four in depth interviews were conducted with male and female students aged 15-18 years in the city of Tehran (25 females and 29 males) in May 2016 using purposive sampling method. This study showed that such exposure has important intra-psychic influences on adolescents such as cognitive, psychological and emotional. These influences comprise of: 1. Educational failure, 2. severe psychological vulnerability especially among females (depression and suicide), 3. Sexual excitement and stimulation, 4. Early puberty, and , 5. Increased psychological stress. The only positive influence of such exposure reported by respondents was enhancement of sexual knowledge. Policymakers of adolescent health need to consider social changes in the era of communication technology including access of children and young adolescents to internet and its potential psychological harms to develop appropriate interventions.این مقاله با هدف واکاوی دیدگاه نوجوانان از تاثیرات درون روانی مواجهه با محتویات خارج عرف جنسی در اینترنت نگارش شده است. به این منظور، تعداد 54 مصاحبه عمقی با دانشآموز سنین 18-15 ساله در شهر تهران (25 دختر ، 29 پسر) در خرداد 1395 انجام شد. مصاحبه های عمیق با رویکرد تحلیل محتوای موضوعی از نوع استقرایی تحلیل شدند. این تحقیق نشان داد که مواجهه با محتوای فوق تاثیرات مهم روانشناختی شامل شناختی، روانی و عاطفی دارد. تاثیرات فوق به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: 1. افت تحصیلی، 2. آسیب شدید روانشناختی بخصوص دردختران(شامل افسردگی و خودکشی)، 3. تحریک و تهییج جنسی ، 4. بلوغ زودرس و 5. افزایش استرس های روحی. تنها اثر مثبت این مواجهه نیز افزایش معلومات جنسی نام اشاره شد. بنابراین سیاستگذاران سلامت نوجوانان ضروری است که به تغییرات اجتماعی در عصر تکنولوژی ارتباطات شامل دسترسی به اینترنت و فضای مجازی در سنین کودکی و نوجوانی و اثرات روانی و آسیبهای مربوط به آن توجه جدی کنند و مداخلات مناسب طراحی گردد.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5075_94eeaff6284a99fced053461995ebc08.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220study of useres engagement rate on Instagram celebrites pages in Kermanshah earthquake
Case Study: Instagram Pages Ali Daei, Narges Kalbasi, and Sadegh Zibaklamبررسی نرخ تعامل کاربران در صفحات اینستاگرام سلبریتی ها در زلزله ی کرمانشاه مطالعه موردی: صفحه اینستاگرام علی دایی،نرگس کلباسی و صادق زیباکلام91109507610.30465/ismc.2020.5076FAعلیرضا دباغدانشگاه آزاداسلامی تهران مرکزی،دانشکده ارتباطات و مطالعات رسانهسید محمد دادگراندانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه ای دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزسیدوحید عقیلیاستاد راهنماJournal Article20190809Social networks have created a new platform for Iranian social interaction and participation in various issues and events. This study was conducted to quantify the content of users' engagement on the Instagram page of three famous figures active in participation in earthquake in Kermanshah.<br /> Among the various pages of the celebrities Instagram, Ali Daei's personal page as an athlete, Narges Kalbasi as a social cultural activist, and Sadegh Zibaklam as an academic politician were studied from 22 November 2017 to26 March 2018, and The interaction rate of each page user was calculated and compared using the Instagram Owner Company formula.<br /> The results of this study showed that users on Instagram pages of all three celebrities had the highest expected interaction rate in material and spiritual participation to assist earthquakes. And the popularity of celebrities, more than their constant physical presence in earthquake-stricken areas, has had a greater impact on cyber users' interaction. Based on the theory of interaction with the Mirowitz approach, it can be said that the followers of all three celebrity pages have created a new network to assist earthquake victims in a non-governmental structure by interacting with them and creating a special community.شبکههای اجتماعی بستر جدیدی برای تعامل و مشارکت اجتماعی ایرانیان در رخدادهای مختلف بهوجود آوردهاند. این تحقیق برای یافتن نرخ تعامل کاربران صفحه اینستاگرام سلبریتیهای ایرانی فعال درکمک به زلزلهزدگان کرمانشاه، به روش تحلیلمحتوای کمّی صورت پذیرفته است. از میان صفحات مختلف اینستاگرام ،صفحه شخصی علی دایی به عنوان یک ورزشکار، نرگس کلباسی بهعنوان یک فعال فرهنگی اجتماعی، و صادق زیباکلام بهعنوان یک سیاستمدار دانشگاهی، دربازه زمانی 22آبان 1396 تا اول فروردین 1397 مورد مطالعه قرارگرفت و نرخ تعامل کاربران هر صفحه با استفاده از فرمول شرکت اینستاگرام محاسبه و مقایسه گردید.نتایج این تحقیق نشان داد تعامل کاربران صفحههای اینستاگرام هر سه چهرهی مشهور درمشارکت مادی و معنوی برای کمک به زلزلهزدگان ازبالاترین نرخ تعامل مورد انتظار برخوردار بودهاست. و میزان شهرت چهرههای مشهور، از حضور فیزیکی دائمی آنها در مناطق زلزلهزده، در تعامل کاربران تأثیر بیشتری داشته است. همچنین براساس نظریه تعامل با رویکرد «میروویتز» می توان گفت دنبال کنندگان صفحههای هر سه سلبریتی با تعامل خویش و پدیدآوردن اجتماع ویژه، شبکهی جدیدی برای کمک به زلزلهزدگان در ساختاری غیر دولتی بهوجود آوردهاند. اما برخورد قضایی با این پدیده مؤید نظرات منتقدانی مانند «لافی» و «مورلی» است که عدم توجه به ساختارهای سیاسی را درنظریه «میروویتز» مورد تأکید قراردادهاند.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5076_7a162e1b7527a2f803641ae1f18f7d2f.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220representation of ethnic stereotyoeبازنمایی کلیشه های قومی در سریال های تلویزیون (بازه زمانی:1392-1380)111130507710.30465/ismc.2020.5077FAمحمد مظلوم خراسانیدانشگاه فردوسی مشهدمحسن نوغانی دخت بهمنیعضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهدراضیه شامخ نیادانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20190523پژوهش حاضر به بازنمایی کلیشه های منتسب به اقوام در سریال های تلویزیونی می پردازد. سؤال اصلی عبارتست از این که شخصیتهای قومی به لحاظ به ابعاد شخصیتی و اجتماعی چگونه به تصویر کشیده میشوند. روش تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ به این سوال مورد استفاده قرار گرفت. مروری بر توصیف نمودهای متنی حاکی از آن است که بر خلاف ادعای برخی پیشینه های تجربی مبنی بر این که به نظر گروههای قومی بازنمایی کلیشهای اقوام معمولاً بر تصورات قالبی موجود در فرهنگ عامیانه استوار است وهرکدام از اقوام به گونهای خاص بازنمایی میشوند؛ در یافته های تحقیق حاضر، تفاوت چندانی در شخصیت پردازی این افراد به چشم نمی خورد. فقط در یک مورد این پیش فرض با نتایج منطبق بود؛ مردان قومیت کرد و عرب، در نمونه موردبررسی «متعصب» بازنمایی شدهاند که این ویژگی با تصورات قالبی در فرهنگ عامه همسانی دارد. در سایر موارد، از ابعاد ظاهری گرفته تا اخلاقی وجوه تعمیمی شخصیت پردازی ها بسیار بالاست. ویژگیهایی نظیر ساده دل، فرودست، غیر متجدد از یک سو و کارکرد کمیک در مجموعه های مورد بررسی از اصلی ترین درون مایه متنی هستند. سپس براساس توصیفات چهارتیپ شخصیتی از هویتهای قومی تعریف شدند که عبارتند از:تیپ مهاجر، تیپ مستحیل، تیپ مجاور و تیپ متعادلپژوهش حاضر به بازنمایی کلیشه های منتسب به اقوام در سریال های تلویزیونی می پردازد. سؤال اصلی عبارتست از این که شخصیتهای قومی به لحاظ به ابعاد شخصیتی و اجتماعی چگونه به تصویر کشیده میشوند. روش تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ به این سوال مورد استفاده قرار گرفت. مروری بر توصیف نمودهای متنی حاکی از آن است که بر خلاف ادعای برخی پیشینه های تجربی مبنی بر این که به نظر گروههای قومی بازنمایی کلیشهای اقوام معمولاً بر تصورات قالبی موجود در فرهنگ عامیانه استوار است وهرکدام از اقوام به گونهای خاص بازنمایی میشوند؛ در یافته های تحقیق حاضر، تفاوت چندانی در شخصیت پردازی این افراد به چشم نمی خورد. فقط در یک مورد این پیش فرض با نتایج منطبق بود؛ مردان قومیت کرد و عرب، در نمونه موردبررسی «متعصب» بازنمایی شدهاند که این ویژگی با تصورات قالبی در فرهنگ عامه همسانی دارد. در سایر موارد، از ابعاد ظاهری گرفته تا اخلاقی وجوه تعمیمی شخصیت پردازی ها بسیار بالاست. ویژگیهایی نظیر ساده دل، فرودست، غیر متجدد از یک سو و کارکرد کمیک در مجموعه های مورد بررسی از اصلی ترین درون مایه متنی هستند. سپس براساس توصیفات چهارتیپ شخصیتی از هویتهای قومی تعریف شدند که عبارتند از:تیپ مهاجر، تیپ مستحیل، تیپ مجاور و تیپ متعادلhttps://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5077_c3d277df6f150df20cd251d7d1316b86.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220ادراک عدالت رسانهای مخاطبان محلی از برنامههای شبکههای استانی صداوسیما: مطالعه موردی شبکه استانی کرمانادراک عدالت رسانهای مخاطبان محلی از برنامههای شبکههای استانی صداوسیما: مطالعه موردی شبکه استانی کرمان131166507810.30465/ismc.2020.5078FAسیاوش صلواتیانعضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما0000-0003-3894-2792ایمان مراد کهوریکارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه صداوسیماعلی اکبر رزمجوعضو هیات علمی دانشگاه صداوسیماJournal Article20190610یکی از اهداف راهاندازی شبکههای استانی، پرداخت رسانهای به حاشیهها و پیرامون بهمنظور کمک به تحققِ عدالت بوده است. اقتضای تحقق چنین مأموریتی، تمرکززداییِ سازمانی و فهم الزامات محتوایی عدالت رسانهای، بهعنوان مقدمۀ انجامِ مأموریتِ فوق است. عدم فهم و کاربست این سیاستها هم باعث تعمیق فضای نامتوازن در حوزۀ رسانه و معطل ماندن ظرفیتهای شبکههای استانی میشود. پژوهشگران با درک این ضرورت، با هدف تدوین سیاستهای رسانهای برای شبکههای استانی صداوسیما بهمنظور افزایش ادراک عدالت رسانهای مخاطبان محلی، به این پژوهش پرداختهاند. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است: در مرحلۀ اول، با مصاحبۀ مردمنگارانه همراه با مشاهدۀ مشارکتی، انتظارات و خواستهای رسانهای مخاطبان شبکۀ کرمان استخراج شد، در مرحلۀ بعد، بر اساس یافتههای مرحلۀ اول، به کمک مصاحبۀ نیمهساختاریافته با نخبگان رسانهای، سیاستهای رسانهای پیشنهادی برای شبکۀ کرمان تدوین گردید. یافتههای پژوهش در ادامۀ فرایند استقرا و تحلیل، در سه محور «استقلال شبکه»، «شناخت و مدیریت فرآیند تولید محتوا» و «مدیریت رویکرد» احصا شدند. همچنین در ضمن این پژوهش، تعریفی از عدالت رسانهای و الزامات تحقق آن در نظام رسانهای اسلامی به طور عام به دست آمد.یکی از اهداف راهاندازی شبکههای استانی، پرداخت رسانهای به حاشیهها و پیرامون بهمنظور کمک به تحققِ عدالت بوده است. اقتضای تحقق چنین مأموریتی، تمرکززداییِ سازمانی و فهم الزامات محتوایی عدالت رسانهای، بهعنوان مقدمۀ انجامِ مأموریتِ فوق است. عدم فهم و کاربست این سیاستها هم باعث تعمیق فضای نامتوازن در حوزۀ رسانه و معطل ماندن ظرفیتهای شبکههای استانی میشود. پژوهشگران با درک این ضرورت، با هدف تدوین سیاستهای رسانهای برای شبکههای استانی صداوسیما بهمنظور افزایش ادراک عدالت رسانهای مخاطبان محلی، به این پژوهش پرداختهاند. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است: در مرحلۀ اول، با مصاحبۀ مردمنگارانه همراه با مشاهدۀ مشارکتی، انتظارات و خواستهای رسانهای مخاطبان شبکۀ کرمان استخراج شد، در مرحلۀ بعد، بر اساس یافتههای مرحلۀ اول، به کمک مصاحبۀ نیمهساختاریافته با نخبگان رسانهای، سیاستهای رسانهای پیشنهادی برای شبکۀ کرمان تدوین گردید. یافتههای پژوهش در ادامۀ فرایند استقرا و تحلیل، در سه محور «استقلال شبکه»، «شناخت و مدیریت فرآیند تولید محتوا» و «مدیریت رویکرد» احصا شدند. همچنین در ضمن این پژوهش، تعریفی از عدالت رسانهای و الزامات تحقق آن در نظام رسانهای اسلامی به طور عام به دست آمد.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5078_bf1ba2ceec8fed983f45e8ada8b6fe50.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Factors influencing the promotion of media literacy education in schools from the point of view of experts from the European Commissionعوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس از دیدگاه کارشناسان کمیسیون اتحادیه اروپا167190507910.30465/ismc.2020.5079FAبهاره فتح آبادیدانشجوی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقاتمحمد دادگراندانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی و نویسنده مسئولبهاره نصیریپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیشهناز هاشمیدانشیار سازمان پژوهشی و برنامه ریزی آموزشیJournal Article20190906We need media literacy to have a smart audience who uses the media. One ways to improve media literacy is to pay attention to school capacity. EU member states, have taken effective steps to expand the education of media literacy in schools, and have taken joint action under the supervision of the European Commission. The study of the performance of these countries enhances the literature of the subject and improves knowledge and experience in designing the desired pattern. This paper is a qualitative research with the theme analysis method. In line with the main goal of the study, the identification of factors influencing the promotion of media literacy education in schools, has been interviewed with 11 European Union media literacy experts and the European Commission's direct call center. The subjects were selected through targeted sampling and questions were sent by e-mail. The interviews were conducted using Clarke and Brun's method. The codes were extracted or directly expressed in the interviewees' interviews, or were implicit codes extracted from the interview text by the researcher. Based on the results of this study, six main themes include empowerment, curriculum, infrastructure, finance capital, legislation and social participation, which promote media literacy in schoolsبرای داشتن مخاطبانی توانمند که هوشمندانه از رسانهها استفاده می کنند؛ به ارتقاء سواد رسانه نیاز داریم. یکی از راههای ارتقاء سواد رسانه، توجه به ظرفیت مدارس است. بسیاری از کشورها مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا گامهای موثری در گسترش آموزش سواد رسانه در مدارس برداشتند و از انجام اقدامات مشترک زیر نظر کمیسیون اتحادیه اروپا بهره بردهاند. مطالعه عملکرد این کشورها سبب تقویت ادبیات موضوع و ارتقاء دانش و تجربه در راستای طراحی الگویی دلخواه میشود. مقاله حاضر یک تحقیق کیفی با روش تحلیل تم است. در راستای نیل به هدف اصلی پژوهش یعنی شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس، با 11 نفر از کارشناسان سواد رسانهای اتحادیه اروپا و نیز مرکز تماس مستقیم اتحادیه اروپا مصاحبه شدهاست. افراد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و سوالات از طریق ایمیل ارسال گردید. مصاحبههای انجام شده به روش کلارک و برون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کدهای استخراج شده یا مستقیما در صحبتهای مصاحبهشوندگان بیان شده بود یا کدهای تلویحی بودند که توسط پژوهشگر از متن مصاحبهها استخراج شدند. بر اساس نتایج این مطالعه، 6 تم اصلی شامل توانمندسازی، برنامه درسی، زیرساختها، سرمایه مالی، قانونگذاری و مشارکت اجتماعی سبب ارتقاء سواد رسانهای در مدارس میشود.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5079_5e2405d0c327d3e31931d903aaa1a880.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220A comparative Study on Representation of Ideology in Iranian and American Media based on Van Dijk's Theory of Ideology؛ Case study on JCPOAبررسی تطبیقی بازنمایی ایدئولوژی در رسانههای ایرانی و آمریکایی در چارچوب نظریه ایدئولوژیک وندایک؛ مطالعه موردی برجام191218508010.30465/ismc.2020.5080FAآزاده کشوردوستدانشجوی دکتری/ دانشگاه تربیت مدرسفردوس آقاگلزادهاستاد گروه زبانشناسی/ دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20190502This descriptive-analytic study has been done with librarian method based on Van Dijk’s theory of Ideology (2006) and is to due to verify representation of ideology of media powers based on Van Dijk’s theory of Ideology. A comparative study on frequency of usage of each of micro strategies introduced by Van Dijk and present a linguistics description and illustration on that, is the other goal of this study. To do so three American media (ABC, Washington Post, New York Times) and three Iranian media (ISNA,IRNA, FARS News) were selected and 10 news related to Iran nuclear issue were chosen randomly from each media in period of Jun 2015-Jan 2016. Results show that neither American nor Iranian media are neutral, reflecting news about JCPOA. Usage of Van Dijk’s strategies in micro and macro dimensions has more frequency in American media. In both Iranian and American media the strategy of lexicon has more frequency that can be explained by it’s simplicity of decoding in referee’s mind, cognitively.این پژوهش در چارچوب نظریه ایدئولوژی وندایک انجام شده و به دنبال امکانسنجی بازنمایی ایدئولوژی صاحبان قدرت رسانهای در چارچوب این نظریه است. بررسی تطبیقی بسامد استفاده از هر یک از استراتژیهای وندایک و تبیین آن از دیگر اهداف است. در این راستا ۶۰ متن خبری مربوط به برجام در بازه زمانی ژوئن ۲۰۱۵ تا ژانویه ۲۰۱۶ (فاصله زمانی تصویب برنامه جامع اقدام مشترک تا اجرایی شدن آن) مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، سه رسانه آمریکایی (ABC, Washington Post, New York Times) و سه رسانه ایرانی (خبرگزاری فارس، ایسنا و ایرنا) مورد مطالعه قرار گرفته، ایدئولوژیهای خاص به کار رفته در هر گزارش مورد بررسی قرار گرفته و با استراتژیهای وندایک، تطبیق داده میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهدکه رسانههای ایرانی و آمریکایی در پوشش و بازتاب یک موضوع واحد (برجام) رویکردی خنثی ندارند. همچنین میزان کاربست استراتژیهای وندایک (هم در بعد خرد و هم در بعد کلان) در رسانههای آمریکایی نسبت به رسانههای ایرانی بیشتر است. علاوه بر آن، هم در رسانههای ایرانی و هم در رسانههای آمریکایی، میزان کاربست استراتژی «واژگان» نسبت به سایر استراتژیها بالاتر است که دلیل این امر را میتوان سادگی بازنمایی آن در ذهن مخاطب به لحاظ شناختی دانست.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5080_cbd20c0ccf983826f0c95333f2654fa3.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220The experts point of view about optimum monitoring and evaluation in IRIB newsنظارت و ارزیابی مطلوب خبر صدا وسیما از منظر کارشناسان219246508110.30465/ismc.2020.5081FAلطیفه گودرزیدانشجوی دکتری مدیریت رسانهعلی اکبر فرهنگیاستاد مدیریت رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتاکبر نصراللهیمدیر کل- صداوسیما0000-0002-7404-9283Journal Article20200302Monitoring and controlling is one of th main pillars of management in any organizations. In media organizations especially IRIB due to its high penetration rate, the range of broadcasting, and its important role in society, continues and systematic monitoring of programs and news sections has vital importance to assess the degree of adaptations and diversion of national goals.<br /> This article examines the quality and shortcoming of news monitoring and evaluation and tries to propose a strategy to improve the news monitoring methods. According to the importance of the subject, the 11 experts (managers, head editors, IRIB researchers, monitoring and evaluating experts) were selected by using purposeful sampeling and deep interview were conducted. The results are as follows:<br /> Preparing policymaking and monitoring indicators, special attention to how news editors and observers are selected, continuous training on monitoring indicators for production and monitoring forces, teaching Persian language in terms of structure and content, log supervision in to news editorial, improving the quality of news sectins according to monitoring and evaluation indicators.نظارت و کنترل یکی از ارکان اصلی مدیریت در هر سازمانی است. در سازمان های رسانه ای به ویژه سازمان صدا و سیما، به دلیل ضریب نفوذ بالا، گستره پخش و نقش مهمی که رسانه ملی بر اقشار جامعه دارد نظارت مستمر و پایش نظام مند برنامه ها و به ویژه بخش های خبری در جهت بررسی میزان انطباق و انحراف از اهداف کلان ملی و چشم انداز سازمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله کیفیت و کاستی های نظارت و ارزیابی اخبار صداوسیما را بررسی و تلاش می کند راهکاری برای بهبود شیوه های نظارتی بر اخبار ارائه کند.با توجه به اهمیت موضوع، با استفاده از روش مصاحبه عمیق، با یازده نفر از خبرگانی که به روش نمونه گیری هدفمند از میان مدیران، سردبیران و پژوهشگران صداوسیما و متخصصان حوزه نظارت و ارزیابی انتخاب شدند مصاحبه و نتایج زیر حاصل شد: تهیه سیاستگذاریها و شاخصهای نظارتی مدون، توجه ویژه به چگونگی انتخاب دبیران و ناظران خبر، آموزش مستمر شاخصهای نظارتی به نیروهای تولیدی و نظارتی، آموزش زبان فارسی به لحاظ ساختاری و محتوایی، ورود نظارت از حوزه ستاد به صف، ارتقای کیفیت کنداکتورهای خبری باتوجه به شاخصهای نظارت و ارزیابی.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5081_ecdb8b47ae0a976cbbbc46232f199ad5.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Ranking of Affecting Factors on Intellectual Property Rights in Cyberspaceرتبه بندی عوامل اثرگذار بر حقوق مالکیت معنوی در فضای سایبر247267523710.30465/ismc.2020.5237FAمژده ماهرخ مقدمعلوم ارتباطات اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران0000-0002-1777-0381نسیم مجیدی قهرودیگروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانافسانه مظفریگروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران0000-0003-3855-7552Journal Article20191023Purpose of this study identify affecting factors on intellectual property protection. Also this study try to identify their importance and Ranking. This research has mix method. The statistical population of the qualitative part of the research is consists of experts, authors, lecturers and practitioners in the field of law, communication and information technology who also have the necessary expertise in the field of intellectual property. Based on the results of the qualitative part of this study, the factors affecting on intellectual property rights in the field of books and publications in cyberspace were identified in several areas. These are: the media, legal, philosophical and technical fields, where the need for appropriate policy-making on intellectual property rights issues is felt in these four areas. The statistical population is the quantitative part of research, authors, publishers and book publishing experts in Tehran. According to the results of the quantitative section of this study, attention to the comparison test of an average community of all dimensions of media, legal, philosophical, and technical policymaking is effective in protecting intellectual property rights. Also according to the Friedman test, respectively, legal policy, philosophical policy, media policy and finally technical policy are important.این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر حفظ مالکیت معنوی از یک سو و شناسایی اهمیت و اولویت بندی آنان تدوین شده است که با روش ترکیبی کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان، مولفان، مدرسان و فعالان در عرصه حقوق، ارتباطات و فناوری اطلاعات است که در حوزه مالکیت معنوی نیز تجربه و تخصص لازم را نیز دارا باشند. بر اساس نتایج بخش کیفی، عوامل موثر بر حقوق مالکیت معنوی در حوزه کتب و نشریات در فضای مجازی در چند محور شناسایی شد. در واقع پس از اجرای روش دلفی و اجماع نظر خبرگان، چهار حوزه موثر بر حقوق مالکیت معنوی شناسایی شد: رسانهای، حقوقی، فلسفی و فنی که لزوم سیاستگذاری مطلوب مسائل حقوق مالکیت معنوی در این چهار حوزه احساس میشود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش مولفان، ناشران و متخصصان حوزه نشر کتاب در شهر تهران است. بر اساس نتایج بخش کمی این پژوهش، توجه به آزمون مقایسه میانگین یک جامعه همه ۴ بعد سیاستگذاری رسانهای، حقوقی، فلسفی و فنی بر حفظ حقوق مالکیت معنوی تاثیر گذار است. همچنین با توجه به آزمون فریدمن مشخص شد به ترتیب، سیاست گذاری حقوقی، فلسفی، رسانهای و در نهایت سیاست گذاری فنی اهمیت دارند.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5237_5c791640ebdfae1a1974e6618ed2a2d6.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220The Problem Formulation of Cyberspace Filtering in IRANصورتبندی مسائل شیوة پالایش (فیلترینگ) فضای مجازی در ایران269301508210.30465/ismc.2020.5082FAمحمدصادق نصراللهیدانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات،دانشگاه امام صادق (ع)Journal Article20180520Research problem: Cyberspace filtering, despite being regarded as a civic improvement activity, has always been challenging and has had serious social consequences. Meanwhile, this action has always been on the agenda of the Islamic Republic of Iran. The question of this research is that the sovereignty of filtering, what issues and problems are suffering, and how these problems are shaped?<br /> Methodology: The method of collecting this article is "Semi-structured interview with experts" and its method is "grounded theory". It has been attempted to draw up a paradigmatic model of the issues of the cyberspace filtering method in Iran, using a systematic scheme and three stages of open, axial and selective coding.<br /> Findings: From the perspective of this paper, the central and core problem of the filtering method in Iran is "centrality and governance of filtering". This focused centralized filtering suffers from problems such as: users being equally divided, abusive, law abusive, watchful tact, maximum, being able to escape. The major causes of such a disaster are the view of threating to cyberspace, dominance of filtering in immunization and Politicization in cyberspace. It seems that the weakness of the users' cyber education and their lack of persuasion over filtering is an important interventionist condition for this kind of filtering. Also, the open architecture of cyberspace and infecting real cultural space are the main contexts of it. Naturally, such a remedy has serious cultural, political, economic and other consequences, as explained in the paper.مسئله پژوهش: پالایش یا فیلترینگ فضای مجازی، علارغم آنکه به عنوان یک اقدام سلبی سالمسازی فضای مجازی تلقی میشود، اما همواره امری چالش برانگیز بوده و تبعات جدی اجتماعی خویش را داشته است. این در حالی است که این اقدام، همواره در دستور کار جمهوری اسلامی ایران بوده است. سؤال این پژوهش آنست که اقدام حاکمیتی فیلترینگ، از چه مسائل و مشکلاتی رنج میبرد و این مسائل و مشکلات چگونه صورتبندی میشود. <br /> روش پژوهش: روش جمع آوری این مقاله «مصاحبه نیمهساخت یافته با خبرگان» و روش تحلیل آن «نظریهپردازی دادهبنیاد» است. تلاش شده است که با بهرهگیری از طرح نظاممند و طی سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل پارادایمی مسائل شیوة پالایش فضای مجازی در ایران ترسیم شود. <br /> یافتههای پژوهش: از منظر این مقاله، مشکل محوری و هستهای شیوة پالایش در ایران، «متمرکز بودن و حاکمیتی بودن آن» است. این پالایش متمرکز حاکمیتی، از مشکلاتی همچون: یکسانانگاری کاربران، پراشتباه بودن، تخلف از قانون، سلیقهگرایی پایشگر، حداکثری بودن، امکان دور خوردن رنج میبرد. اهم علل به وجود آورندة چنین پالایشی، تهدیدانگاری فضای مجازی، یکهتازی پالایش در سالمسازی و سیاستزدگی حاکم بر آن است. به نظر میرسد ضعف سواد فضای مجازی کاربران و همچنین عدم اقناع آنها نسبت به فیلترینگ از شرایط مداخله گر مهم بر این نوع پالایش است. همچنین باز بودن معماری فضای مجازی و آلوده بودن فضای فرهنگی واقعی از زمینههای حاکم بر آن است. طبیعتاً چنین پالایشی تبعات جدی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... دارد که در مقاله تبیین شده است.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5082_768444f43be07fe49fc0723be2828cbc.pdfپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگیمطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ2383-062X9220200220Designing a System for Detection and Classification of the Dimensions of Social pathology Depending on Social Networking Using the Meta-synthesis methodطراحی نظام شناسایی و طبقه بندی ابعاد آسیب های اجتماعی معطوف به شبکه های اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب303331508310.30465/ismc.2020.5083FAمحسن نیازیدانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشکدة علوم انسانی دانشگاه کاشانحسن پیریگروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان، شهر کاشان، ایران.علی فرهادیانگروه مدیریت، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه کاشانJournal Article20190903Today, the study of social pathology in relation to social networks has attracted many researchers. The purpose of this study is to identify and classify social pathology to social networks. For this reason, the results of previous research have been analyzed using the Meta-synthesis method. From 1386 to 1396, out of a total of 161 papers, a total of 56 papers were selected for analysis. The results of the research show that the most important social pathologys caused by the use of social networks are: de-socialization, unethical normalization, social capital strengthening/ weakening, increasing anxiety and concern, disclosure, strengthening / Weakening of emotions, strengthening/ weakening of democracy, distancing from cultural experiences, enhancing high-risk behaviors, transgressionism, expressing desire, ideal self-expression, fluidity of communication, identity transformation, deification and Ethnic threats.امروزه بررسی آسیبهای اجتماعی معطوف به شبکههای اجتماعی مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که آسیبهای اجتماعی معطوف به شبکههای اجتماعی را شناسایی و طبقهبندی کند. به همین دلیل با استفاده از روش فراترکیب، نتایج پژوهشهای پیشین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از سالهای 1386 تا 1396 از بین 161 مقاله، درنهایت 56 مقاله برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین آسیبهای اجتماعی ناشی از مصرف شبکههای اجتماعی عبارتند از: واقعیتزدایی، عادیسازی بیاخلاقی، تقویت/ تضعیفسازی سرمایه اجتماعی، افزایش اضطراب و نگرانی، افشاگری، تقویت/ تضعیفسازی عواطف، تقویت/ تضعیفسازی دموکراسی، فاصلهگیری از تجارب فرهنگی، تقویت رفتارهای پرخطر، فراجنسیتگرایی، میل به ابراز وجود، جلوهگری خود ایدهآل، سیالیت ارتباطات، دگردیسی هویتی، صمیمیتزدایی و تهدیدهای قومی.https://mediastudy.ihcs.ac.ir/article_5083_e319ef5d8d41f3d003cda992d6b36b51.pdf