محمدعلی حکیم آرا
چکیده
گرچه مطالعات مربوط به انتخابات سیاسی اغلب در قلمروهایی جز روانشناسی انجام میشود، با این همه، متغیرهای تأثیرگذار بر نگرشهای منتهی به رفتار رایدهی در انتخابات سیاسی در حوزه روانشناسی اجتماعی ریشه دارد. در این انتخابات، مبلغان میکوشند با طرح استدلالهایی رایدهندگان را متقاعدکنند نامزد معرفی شده، بهترین گزینه است. رایدهندگان، ...
بیشتر
گرچه مطالعات مربوط به انتخابات سیاسی اغلب در قلمروهایی جز روانشناسی انجام میشود، با این همه، متغیرهای تأثیرگذار بر نگرشهای منتهی به رفتار رایدهی در انتخابات سیاسی در حوزه روانشناسی اجتماعی ریشه دارد. در این انتخابات، مبلغان میکوشند با طرح استدلالهایی رایدهندگان را متقاعدکنند نامزد معرفی شده، بهترین گزینه است. رایدهندگان، اما با تکیه به استدلالهاییتغییر نگرش میدهند که با هدف آنان از مشارکت سیاسی همسو باشد. از این رو، استدلالهای متقاعدکننده در تبلیغات سیاسی باید متناسب با سطح و نوع درگیری مردم با انتخابات باشد. درگیری حالتی انگیزشی است که بیانگر نیازها، ارزشها، و منافع است؛ متغیرهایی که چرایی و چگونگی مشارکت رایدهندگان را تعیین میکند. پیش از این، در پژوهشی، سوگیریهای استدلالی رایدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری، بر پایه سطح کلی درگیری (بالا/پایین) و نوع آن (پیامدی و ارزشی)، در قالب مدل درگیری- استدلالی مطالعه و در چهار گروه دستهبندی، و هر دسته نامگذاری شدند: سوگیریهای روشنفکران، متعهدان، معیشتی، و هواداری. پژوهش حاضر، با هدف تأیید تجربی مدل، ابتدا از راه مصاحبه با 152 شرکتکننده، سوگیریهای استدلالی افراد مشخص، و سپس با استفاده از دو مقیاس مختلف، سطح کلی درگیری و نوع درگیری آنان اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک چندارزشی نشان داد، سوگیریهای چهارگانه استدلالی با سطح و نوع درگیری رابطه دارد. در تبلیغات سیاسی، با استفاده از این مدل میتوان پیامهای درخوری برای گروههای مختلف رایدهنده طراحی کرد و از این راه، کیفیت مشارکت سیاسی مردم را افزایش داد. همچنین، با استفاده از این مدل میتوان به تحلیل تبلیغ نامزدها در انتخابات پرداخت. ادامه مطالعه درباره امتیازها و کاستیهای مدل توصیه شده است.